search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...
« يه روز مثل روزای قبل | Main | فیالاحوال السيدة نساء الوبلوگشهر »
فونتريه آبرو دارد
قبلالتحرير: سه چهار روز پيش، توی وبگردیهام به وبلاگ نسبتا معروفی که خيلی کم میخونمش سر زدم و ديدم درباره داگويل (Dogville) و لارس فونتريه (Lars VonTrier) مطلبی نوشته و از اون جالبتر اينکه توی پاراگراف اول گفته که اين فيلم اولين فونتريه است. همين بهانهای شد تا حرفهايی که توی مطلب "سگ کثيف لعنتی" نشد درباره فونتريه بگم، توی اين پست بنويسم. شايد دوست عزيز وبلاگنويس ما هم از اين به بعد، قبل از اينکه مطلبی بنويسه يه سرچ ساده بکنه.
داگويل اولين قسمت از سومين سهگانه فونتريه است، سهگانهای که قرار است درباره امريکا و زندگی امريکايی باشد. فونتريه پيش از اين سهگانهای برای "اروپا" ساخته بود که فيلمهای "عامل جنايت" (The Element of Crime-1985)، "اپيدميک" (Epidemic-1988) و "اروپا" (Zentropa-1992) را شامل میشد. دومين سهگانه او با عنوان "قلب طلايی" (Gold Heart) درباره زن فداکاری بود که زندگيش را برای اطرافيانش تباه میکرد و فيلمهای "شکستن امواج" (Breaking the Waves-1996)، "احمقها" (The Idiots-1998) و "رقصنده در تاريکی" (Dancer in the Dark-2000) را در خود جای میداد. اين فيلمها بهغير از آثار تلويزيونی او و کارهاييست که بهعنوان فيلنامهنويس و تهيهکننده يا فيلمبردار در آنها شرکت داشته است.
[فيلموگرافی کامل فونتريه]
در کنار اين فعاليتها میتوان به مکتب دگما95 نيز اشاره کرد که فونتريه بهمراه سه کارگردان ديگر (که همگی اهل دانمارک بودند) پايهگذار آن بود، مکتبی که با قرار دادن 10 اصل برای فيلمسازی بهنوعی به مقابله با فيلمهای استوديويی پرداخت.
[مطلب پوريا ماهرويان درباره دگما 95 – در بیبیسی فارسی]
با اين همه قواعد دگما هم نتوانست فونتريه را در خود نگهدارد و دو فيلم آخر او، فيلمهايی بودند که بیتوجه به اصول دگمايی ساخته شدند. اين خوی تجربهگر فونتريه در داگويل به جايی میرسد که با فيلمی روبرو میشويم همچون يک تلهتئاتر که در 10 پرده و با صدای راوی روايت میشود.
حدس میزدم تيزر هوندا بايد کار حميد بهرامی باشه، اما چون يکی دو نفر ديگه از بچهها که در کار طراحی تيزر هستند، قلمشون تحت تاثير کارای بهراميه، مطمئن نبودم. بخاطر همين ترجيح دادم با صراحت از کسی اسم نبرم، ولی با کامنت مانا پای مطلب قبليم، مطمئن شدم که کار کار بهراميه.
دستش درد نکنه... فکر کنم تا حالا سه قسمت از اين هونداها پخش شده باشه. لذتی داره تماشا کردنشون!
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/97



Comments
سلام.
adenit | April 14, 2004 11:06 PM