search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...
« جشنواره نشريات اينترنتی | Main | S.O.S. »
فيلمی عجيب با فيلمنامهای ساده
اين هفته سينما يک فارگو رو نشون داد. فيلمنامه خيلی ساده و معمولی داشت، اما نگاه برادران کوئن به فيلمنامهای که خودشون نوشته بودن، اثر جالبی رو پديد آورده بود. ولی با اينهمه فکر میکنم "ای برادر، کجايی؟" (O' Brother, Where Are Thou?) اثر بهمراتب پختهتر و دلنشينتریست نسبت به Fargo. همه اجزای فيلم اعم از فيلمنامه و کارگردانی و بازيگران و بالاخص موسيقی، خيلی هوشمندانه و هنرمندانه در خدمت طنز مدرن فيلم قرار گرفته. با اينکه Lady Killers (فيلم آخر جوئل و اتان کوئن که همين يکی دو ماه پيش اکران شد و توی کن هم شرکت داشت) انگار چندان راضیکننده نبوده، ولی خيلی دوست دارم اين فيلم رو ببينم، يه جورايی شيفته نگاه و زاويه ديد اين دو برادر شدم.
جشنواره هم تموم شد، با دلخوری هم تموم شد. از اختتاميه افتضاح و مجری لوسی که برای مراسم انتخاب شده بود، بگذريم برخورد دور از انتظار يکی از برگزارکنندگان مراسم، اينقدر زننده بود که نتونيم برای عکس يادگاری صبر کنيم.
من از مدافعين حضور کاپوچينو توی جشنواره بودم ولی مطمئنا سال بعد چنين نظری نخواهم داشت. چون ما (منظورم تمامی نشريات الکترونيکیايست که در جشنواره حضور داشتند) باعث آمدن اين همه بازديدکننده به جشنواره بوديم و آنوقت هزينهای که از اسپانسر جشنواره (سازمان ملی جوانان) برای برگزاری فستيوال گرفته شده، تنها به جيب چند نفر رفته. طبيعیست که وقتی بهعلت وجود اسپانسر، ما از پيشفروش کردن سیدی کاپوچينو منع میشيم بايد سهمی از اين منبع مالی طلب کنيم.
سرخط اين هفته کاپوچينو رو هم پيشنهاد میکنم بخونين.
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/117



Comments
سلام حميد رضا جان !
غصه نخور ! به قول پويا طبق يه ضرب المثل سرخپوستي حق رو بايد گرفت جتي با دودر كردن !
ما هم همين كار رو كرديم! ميتوني عكس تنديس ما رو تو وبلاگ من ببيني (-:
لو مون ندي برار ! (-: . به اين ميگن يه مديرت مشهدي ! اينو به شيده خانم بگو (-: (البته اگه جراتشو داري !)
مهندس سعید | June 13, 2004 01:13 AM
حالا شما هم اين قد غصه نخور تازه اگه بتونين سي دي كاپوچينوتو بفروشين فك كنم ديگه بودجه هفته نامتون حالا حالا ها تا مين باشه
زولبيا | June 13, 2004 08:31 AM
من زياد نتونستم با اينها ارتباط برقرار كنم.هر چند من هم اعتقاد دارم اي برادر ... به مراتب از فارگو جلوتره و بارتون فينك نسبت به هر دوتاي اين كارها فيلم قابل قبولتريه.ولي همون طوري كه اون پسره تو سينما يك ميگفت به نظرم اينها فقط به مستقل بودن و متفاوت بودن فكر ميكنن و به اندازه شهرتي كه دارن روي ابزار كارشون كه سينما باشه تسلط ندارن. كلا آدمي كه دغدغه اش صرف متفاوت بودن باشه معمولاً آدم موفقي نميشه. حتي ممكنه آدم متفاوتي هم نشه. شرمنده كه طولاني شد.
akhavi | June 13, 2004 02:32 PM
من پشت شما نشسته بودم و تقريبا موضوع را هم فهميدم.باز خيلي كوتاه اومدين كه ... بي خيال.خيلي ها چشم نداشتن ببينن غرفه كاپوچينو اين چند روزه جاي سوزن انداختن نبود.ما حتي در تست دموكراسي هم كم اورديم! خيلي هم كم اورديم
sam esmaelian | June 14, 2004 12:42 AM
هميشه كه قرار نيست.....دنيا به كام باشه عزيز ه دلانگيز !!!
Surrealist | June 14, 2004 02:21 PM
چيز جديدي نيست در اين مملكت گل و بلبل هر كسي به جيب خودش بيشتر از هر چيز ديگه حق مي ده اي كاش روي گزارش مونوريل كه چند روز پيش تهيه كرده بودم سردبيرمون خط قرمز نمي كشيد تا بفهمي اين درد جيب پرستي مال همه جاست ...
hamed | June 14, 2004 03:39 PM