search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...
« The Lord Of The Oscars | Main | امان از اين پايان سال »
ويرجينيا؛ ما را ببخش
توی ايران که از يه طرف مردمش کتابخون نيستن و از طرف ديگه زبان رسميش در جامعه جهانی مهجوره، يه مترجم براحتی میتونه يه نويسنده و يه کتاب رو از فرش به عرش يا بالعکس ببره! از طرفی هم بعلت در دسترس نبودن نسخههای اصلی کتابهای ترجمه شده، نمیشه درباره کار مترجم با شجاعت اظهار نظر کرد.
ولی «بهسوی فانوس دريايی» ويرجينيا وولف ترجمه بدی داره! قبل از اينکه کتاب رو بخونم، از کسی که کتاب رو خونده بود وصف ترجمهاش رو شنيدم اما بهخاطر اعتماد و احترامی که برای انتشارات نيلوفر قائلم، چندان باور نکردم. ولی حالا که به سختی تا نيمههای کتاب با ترجمه صالح حسينی پيش اومدم میفهمم چقدر يه ترجمه بد میتونه باعث ناشناخته موندن يه شاهکار ادبی تو اين مملکت بشه. راستش چون قبلا از وولف کتابی نخونده بودم بعضی جاها احساس میکردم که شايد به نثر وولف عادت ندارم ولی وقتی با واژه عجيب «نادلپسندی» توی کتاب مواجه شدم ايمان آوردم که کار، کار آقای حسينيه! واقعا اين عبارت رو بدتر از اين میشد ترجمه کرد:
"... همچنان که در حال انتظار سر جايش نشسته بود، حس کرد که نادلپسندی زندگی بر او چيره میشود."
فکر میکنم در ميان نويسندگان و ديگر مکاتب ادبی دنيا، از همه خوششانستر نويسندگان امريکای جنوبی و مکتب رئاليسم جادويیشان بوده که از ترجمهها و مترجمهای خوبی بهره بردهان.
در ضمن يه اتفاق خوبی هم که مدتيه افتاده وبلاگ نوشتن مترجم معروف «اسداله امرايی» است که داستانکهای خوبی هم توی وبلاگش میذاره که واقعا ارزش خوندن داره. يه سری بزنين.
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/84



Comments
واقعا كه بعضى از اين مترجم ها فاتحه ى هر چى فارسيه مى خونن ...
DayDaD | March 5, 2004 02:41 PM
aghaye amraee ke besyar maroof hastand.tarjomehaye badi ke ishoon az ketabha karde,baes shode ke bazi shahkarha dige hichvaght tarjome nashe.bayad beheshoon goft az daneshjooyane behtari estefade konand.fekr nemikardam bara ye motarjeme khoub az ishoon nam bebarid.
parsi | March 5, 2004 03:37 PM
دوست ات می دارم بی آن که بخواهم ات
بلاگت رو الان ديدم
قشنگ مينويسي
دوست داشتي بهم بلينكيم
هزار حرف نگفته | March 5, 2004 04:43 PM
الكي كه نيست!!!ما خودمون جزو مترجمان اين مرز و بوميم عمري كتاب ترجمه شده بخونيم!!!شاهكار ادبي به همون زبون خودش بيشتر به دل مي نشيند!
shabboo | March 5, 2004 06:48 PM
سلام ... حميد كارم رو ديدي .. چطور بود ؟
Mohammadreza | March 5, 2004 07:21 PM
سلام! جمله زيبايي بود! چه مترجم قهاري!!!!!
موفق باشيد
Alius Maximus | March 5, 2004 07:37 PM
وقتي يك كتاب ترجمه شده را مي خوني ترجمه كننده به اندازه نويسنده اهميت پيدا ميكنه.
ghorbatee | March 5, 2004 09:17 PM
من خوندم چندسال اين كتاب را مي خونم ولي هرگز تمام نكردم چون نثر فارسي آن خيلي سنگين بود ... اين مشكل را هم با كتاب خيزابهاي ولف داشتم
tanhayabbi | March 6, 2004 12:12 AM
به من هم سر بزن .
niloufar | March 6, 2004 03:26 AM
البته من درباره كار آقاي حسيني آنقدر مطالعه جامع ندارم كه نظر قاطعي بدهم، اما اگر ترجمه ديگران را از آثار وولف بخواني (خدا به دور!) ، مي بيني بايد به صالح حسيني دست مريزاد گفت كه حداقل سر صبر متن را چند باري مي خواند و مي داند كه كارش ساده نيست.
yekpanjere | March 6, 2004 10:22 AM
سلام
قصد بدي نديرم اما نمي شه اين همه راحت در مورد كتاب خوندن و نخوندن ايراني ها و زبانمان حرف زد اين كه مهجور مونده دليل ناتوانايش كه نيست.
شاد باشيد
solmaz | March 6, 2004 11:57 AM
كتابو نخوندم امااز صالح حسيني خيلي بعيده . حالا كتابو تموم كردي ؟
sizief | March 6, 2004 11:54 PM
با سلام و خسته نباشيد...از اطلاعاتي كه مي دهيد ممنون من توانستم اقاي امرايي را پيدا كنم..از مطالب سينمايي و كتابي .هم مثل هميشه ممنون ...خب ان طرفها كه نمي اييد...حداقل يك سر بزنيد ببينيد..لينكي كه مدتهاي زيادي است داده ام قشنگ هست يا نه....
setare | March 9, 2004 11:58 PM