search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...
« امان از اين پايان سال | Main | عيد زير برف »
لاکپشتهايش
تجربه "رای باز" پارسال که منتهی به يه افتضاحی به اسم "عاشق مترسک" شد، نمیذاره خيلی راحت و صريح بگم "بوتيک" فيلم خوبيه. اما مطمئنا ارزش يکی دو بار ديدن رو داره. بزرگترين حسن فيلم، جزئياتشه و اينکه نه زيادهگويی میکنه و نه کمگويی. هيچ نيازی نيس که نصف فيلم رو به اين اختصاص بده که جهان از کجا اومده، چرا پيش خانوادهاش نيس، پدر و مادرش کجان، با داود و بهزاد و دکتر چجوری رفيق شده و... اما از جايی که داستان شروع میشه همه چی رو بموقع و بجا تعريف میکنه و در اين مسير ديالوگهای حسابشدهای که بوتيک داره خيلی کمکش میکنه.
فيلم بهشدت تلخه و سياه. همه شخصيتها و کاراکترها توی کثافت دارن زندگی میکنن. اصلا جامعهای که توش داستان روايت میشه مثل يه چاه فاضلاب میمونه و اگه کسی مثل جهان کمتر توی کثافتها قاطی شدهباشه، اون هم پايين کشيده میشه. (نگاه کنين به آخرين صحنه فيلم که جهان درون آسانسور، توی سياهی فرو میره.) نمیدونم اين تلخی مفرط حسن فيلمه يا عيبش، ولی خيلی اغراق شدهاس هرچند که باورپذيره. از طرفی مسالهای که بهشدت به نماهای فيلم ضربه زده فيلمبرداری ديجيتالشه که توی تبديل به نگاتيو کاملا از بين رفته، مخصوصا توی اين فيلم که نعمتاله با استفاده از رنگها و نورهای خاص سعی در کثيف و تاريک نشون دادن محيط داره، شفافيت تصاوير ديجيتال توی ذوق میزنه.
بازیهای فيلم هم بد نيس، زوج گلشيفته و گلزار با اينکه يادآور يک افتضاح تاريخی به اسم "زمانه" ان اما بد بازی نمیکنن، همينکه گلزار مثل کارهای قادری غيرقابل تحمل نيست و وسط فيلم گيتار دست نمیگيره، خيلی خوبه. گلشيفته هم نقش يه دختر ملنگ رو بد بازی نمیکنه و جاهايی هم مثل صحنه دعوا روی پل عابر خيلی خوبه، ولی هنوز با گلشيفته "درخت گلابی" فاصله زيادی داره. رضا رويگری هم در يکی از معدود حضورهايش در سينمای اين سالها يکی از ماندگارترين نقش منفیهای تاريخ سينمای ايران رو تصوير میکنه ...و علی علايی و لاکپشتهايش!
بیتوجه به پوستر مسخره فيلم، فيلمو توی سالن يک سينما فلسطين ببينين...
[مصاحبه خسرو با حميد نعمتاله درباره بوتيک – در شرق]
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/86



Comments
سلام بهت بلينك دادم خيلي كم مي نويسي
ghajar | March 13, 2004 12:46 PM
بايد فيلم و ديد پس!
pouyan | March 13, 2004 06:05 PM
آقا يه سر بزن شايد به امور خير رسيديم
ماهي دودي | March 14, 2004 12:00 AM
آقا خيلي شرمنده فرمودين! ممنون.
k1 | March 14, 2004 12:01 AM
در مورد فراهاني كم لطفي ميفرمائين.
پوستر بيل بوردا رو قبول دارم كه چرت بود ولي پوستر سردر قشنگ بود...اتي به صليب كشيده شده و جهان هم وايستاده و هيچ كاري نميتونه بكنه و تنها نگاه ميكنه...
منیره | March 14, 2004 01:50 AM
من عصر جدید دیدمش.قبول نیست؟ راستی من چرا نگاه نکردم به پوسترهاش؟!!
انسان مه الود | March 14, 2004 11:56 AM
بعد از سام و نرگس که اتفاقي و به اجبار ديدم، ديگه نرفتم دنبال فيلماي ايروني جوون پسند. انگاري به شعور بيننده توهين ميّكنن.
پاييزان | March 14, 2004 05:04 PM
من حميد رضا صلاحمند نيستم ... يه بلاگر معمولي ام كه هم از تو بامعرفت ترم هم سينما بيشتر حاليمه هم اينكه كوبريك ترم و فول متال جكت تر !...تو هم تو حدي نيستي كه صلاحمند كه هيچي قزبيت ترين سينماگر اين مملكت بياد بلاگت و كامنت بداره ...چون يه تفرعن بيخودي تو اين بلاگ هست كه حال آدمو به هم مي زنه ....تو و يه عده منتقد بي معرفت هر جا از بوتيك ( كه خيلي هم ذرجه يكه و سينماي ايران بايد سزشو به خاطر حميد نعمت الله بگيره بالا ) نشستن و حرف زدن پارالل از فيلم صلا حمند بد گفتن . صرف اينكه تو جفت اين فيلم ها گلزار و گلشيفته بازي مي كردن ...بيخودي به اون فيلم اينقدر تاخته شد ...بلد بشيد معرفت داشته باشيد كه وقتي از يكي تعريف مي كنيد همزمان يكي ديگه رو خراب نكنيد.
دعوا ندارم | April 6, 2004 12:18 PM