search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...« هفتِ بهمن | Main | مارتی عزيز ما »
قصهی يک ماهی بزرگ گنده!
Big Fish تمام آن چيزهايی را که از يک تيم برتن سرخوش و سرحال انتظار داريد، دارد؛ يک داستان بهشدت فانتزی و رويايی در کنار شخصيتها و داستانهای فرعی بیشماری که از هرکدامشان میشود يک فيلم بلند ساخت، يک عشق عجيب و غريب و کلی اتفاق و حادثهی غيرقابل پيشبينی. بههمين خاطر بهجرات میتوان گفت دورانی که برتن مشغول نوشتن و ساختن اين فيلم بوده، بهترين دوران زندگیاش را سپری میکرده.
فيلم داستان مردی بهنام ادوارد بلومست که شبها برای خواباندن پسرش داستانهای عجيب و غريبی تعريف میکند که قهرمان همهی آنها خودش است؛ ماجرای پيدا کردن حلقهی ازدواجش در دهان يک ماهی بزرگ تا رفتن به شهری که مردماناش کفش نمیپوشند و شاعری که آنجا زندگی میکند در طول دوازده سال فقط سه خط شعر گفته و يا ماجرای دو خواهر خوانندهای که از کمر بههم چسبيدهاند و بلوم آنها را با خود از کره شمالی به امريکا میبرد و به شهرت میرساند...
اما پسرش ـ ويليام ـ سرانجام در شب عروسیاش، وقتی که دوباره ادوارد گرم تعريف کردن داستانهايش برای ميهمانان شده، از کوره در میرود و با پدرش قهر میکند. سه سال از آن شب میگذرد و مادر ويل به او خبر میدهد که پدرش در بستر مرگ افتاده...
بايد عاشق رويا و روياپردازی باشيد و با ذهن عجيب و غريب تيم برتن هم آشنا باشيد تا وقتی میگويم Big Fish يکی از بهترين فيلمهايیست که در اين چند ساله ديدهام، حرفام را باور کنيد. با اين همه و با اينکه گفتم فيلم تمام مولفههای دوستداشتنی يک فيلم برتنی موفق را دارد، اما يک چيز کم دارد که اگر آن هم بود به جرات میگفتم امکان ندارد خود برتن هم ديگر فيلمی به اين خوبی بسازد. آن هم يک عدد «جانی دپ» است، هرچند که اوان مکگرگور همان ادوارد بلومیست که بايد باشد، اما حق بدهيد که نمیشود فيلمی از تيم برتن نگاه کرد و هلنا بونهمکارتر را هم در آن ديد و سراغی از جانی دپ نگرفت.
تيم برتن اين روزها دو پروژه در دست توليد دارد، يکی انيميشنیست با نام Corpse Bride که تريلرش را اينجا میتوانيد ببينيد و ديگری فيلمیست با نام «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» [تريلر] براساس کتاب معروفی بههمين نام. در هر دویشان هم جانی دپ و هلنا بونهم کارتر هستند...
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/367
Comments
مهمترين ويژگي اين فيلم - يا دست كم يكي از مهمترين ويژگيهايش - شايد تبحر برتن در قصه گويي و به سرانجام رساندن اين همه داستان متفاوت و متنوع است . اين آس جديدي بود كه آقاي برتن برايمان در اين فيلم رو كرد...!
پدرام | February 21, 2005 12:01 AM
جاي « است» به گمانم اگر« باشد » بگذاريم جمله ،شبيه جمله آدميزاد مي شود!
پدرام | February 21, 2005 12:04 AM
فیلم خوبی بود، اما به نظر من با توجه به اينکه تيم برتن خالق آثاری مثل ادوارد دستقيچی و کابوس قبل از کریسمس هست، فيلم ماهی بزرگ براش افتخار جديدی نبود.
راستی عزیز جان، چطوری؟ سراغی از ما بگیر، پارسال دوست، امسال آشنا!
khodadad | February 21, 2005 12:21 AM
آخ جون جانی دپ..... البته به چشم خواهری D:
نازلی | February 21, 2005 06:54 AM
بله! ماهي بزرگ! ... اما تیتری که برای مطلبت توی وبلاگ انگلیسیات زدی خیلی باحاله! ایول!
amin | February 23, 2005 09:02 PM
آپ دیت نمی نمایانید؟؟؟
نازلی | February 25, 2005 01:20 AM
سلام آقا حمید رضا من همه کمیک های شما رو دنبال میکنم و مطلب های وبلاگتون رو همهرو میخونم کمیک هاتونو خیلی دوست دارم دلم میخواست کمیک فیلم دویل با فیلم خوابگاه دختران را بکشی ممنون میشم خیلی مخلسیم یا حق
میلاد قیصری | February 27, 2005 04:39 PM