search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...« ماجرای سگی که غبغب بزرگی داشت | Main | ويليام »
و اينک کن
■ اين روزها مهمترين خبری که میشود در عالم سينما پيدا کرد، پنجاه و هشتمين دورهی جشنواره کن است که از 11 می آغاز شده و پس از يازده روز نمايش فيلمهای مختلف، يکشنبهی هفتهی آينده پايان خواهد يافت.
اين دوره جزو جذابترين دورههايیست که در اين چند ساله برگزار شده و اکثر برندگان سالهای دور و نزديک نخل طلا در آن حضور دارند؛ از ويم وندرس آلمانی و برادران داردن گرفته تا گاس ونسنت و جيم جارموش امريکايی و لارس فونتريهی دانمارکی. حتی وودی آلن هم با آخرين فيلمش (Match Point) در بخش خارج از مسابقه حضور دارد. آخرين قسمت از مجموعهی «جنگهای ستارهای» جرج لوکاس هم برای اولين بار در کن نمايش داده میشود و تامی لیجونز با اولين فيلمشThe Three Burials Of Melquiades Estrada در بخش مسابقه شرکت کرده.
رياست هيات داوران بخش نخل طلا بهعهدهی امير کوستوريتسای بوسنيايیست که سال گذشته با آخرين فيلمش (زندگی معجزهایست) در جشنواره حاضر بود که با بیمهری منتقدان و داوران روبهرو شد. رييس هيات داوران بخش دوربين طلايی ـ جايزهای که به بهترين فيلم اول داده میشود ـ هم عباس کيارستمیست. تنها فيلم ايرانی حاضر در جشنواره هم «يک شب» نيکی کريمیست که در بخش غيررقابتی نوعی نگاه (Un Certain Regard) نمايش داده میشود اما چون اولين فيلم کارگردانش است شانس بردن جايزهی دوربين طلايی را دارد.
■ پوستر جشنوارهی امسال بهنظرم شاهکار است. علاوه بر سادگی کمنظيرش، تمام نشانههای کن را هم دارد، چه آن پلههای قرمزرنگ سالن اصلی جشنواره و چه شبهای معروف کن که در ساحل به رايگان برای مردم فيلم نشان میدهند. از همه مهمتر اينکه طراح سعی نکرده همچون گرافيستهای اينسوی دنيا هم نشانهای از سينما در کارش بگنجاند، هم يادی از تاريخ و هويت کشورش بکند، هم به صنايع دستی بپردازد و گلبوتهای در گوشه و کنار کارش قرار دهد تا لطافت جشنواره را نشان دهد.
راستی حس شوخطبعی و سرخوشی که در پوستر هست را احساس میکنيد؟
■ هيچچيز بهتر از اين نيست که نيويورکتايمز دو نفر از منتقدان سينمايیاش را به کن بفرستد و آنها از آنجا شروع کنند به نوشتن وبلاگ دربارهی فيلمهايی که میبينند؛ آن هم بهزبان نهچندان رسمی.
از طرف ديگر بیبیسی هم به خبرنگارش بگويد که از کن وبلاگ بنويسد و او هم شروع کند به نوشتن اتفاقات عجيب و غريبی که برايش رخ داده مثل اينکه اشتباهی در يک سالن ديگر نشسته و بهجای ديدن آخرين فيلم وودی آلن ـ که ای. او. اسکات بهشدت از آن تعريف کرده ـ فيلمی از دومينيک مول فرانسوی را تماشا کرده و حتی بهخاطر پر شدن سالن نتوانسته در کنفرانس مطبوعاتی فيلم وودی آلن شرکت کند.
بهجد پيشنهاد میکنم اين دو وبلاگ خواندنی را از دست ندهيد.
[وبلاگ ای. او. اسکات و مانولا دارجيس | نيويورک تايمز]
[وبلاگ کارولين بريگز | بیبیسی]
پینوشت: خسرو در کامنتها نوشته که «جزيرهی آهنی» رسولاف هم از طرف ايران در کن امسال شرکت کرده، راستش چون چند وقت پيش شنيدم حضور فيلم در جشنواره به مشکل خورده و بعد هم خبر ديگری از آن ديدم، فکر کردم خبری از جزيرهی آهنی در کن نباشد.
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/398
Comments
حميد حرفت در مورد پوستر خيلی درسته. بهشدت موافقم. بهخصوص با مقايسهات دربارهی پوسترهای فجر...
راستی، با اينکه عنوان «جنگ ستارگان» از نظر معنايی چندان درست نيست، ولی به نظرم، از «جنگهای ستارهای» عنوان بهتريه... بايد بذاريم همون عنوان معروف باقی بمونه. حداقل يه حس چیچیتالژيکی داره واسه خودش! («جنگهای ستارهای» هم آنچنان درست نيست...)
پادساعتگرد | May 13, 2005 03:37 PM
حميد عزيزم فيلم جزيره آهني محمد رسول اف هم در كن هست و براي همين ايران دو نماينده دارد. جز اين بازار فيلم هم در دست ايراني هاست.
دامون عزيزم ببخش ولي جنگ ستارگان يكي از عذاب آورترين واژه هاي ترجمه اي اين سال هاست. قاعدتا هيچ ستاره اي به جان ستاره اي ديگر نيفتاده كه بشود گفت جنگ ستارگان.
خسرو نقيبي | May 14, 2005 03:24 PM
خوشحالم از آشناييت...
zizi | May 18, 2005 03:16 PM