search
linkdump
[archives]
friends
ERROR: Blogroll is currently inaccessible
archives
go to archives' page...
« کارگردانی که خودش را دار زد | Main | ايستگاه تئاتر شهر »
آن حفرهی کوچک ته سالن
سفری که در يک عصر جمعه به لالهزار و دو سه تا سينمای قديمی ديگر کرديم، تجربهی عجيب و جالب و البته دردناکی بود و راستش کاملا احساس میکنم که پرستو تا توانسته از تلخی فضای گزارش کم کرده، اما يک چيزهايی را نمیشود شاد نوشت حتی اگر مناسبت نوشتن آن "جشن" روز ملی سينما باشد.
تلخترين لحظهی آن روز برای من زمانی بود که مدير سينما با شوخی گفت: اين آقا لطيف آدم شيطونيه، خونهش همين بغله، بعضی وقتها خانومش میآد اينجا با هم فيلم میبينن...
بخوانيد اين گزارش پرستو را با عنوان «آه، سينما، سينما، با همه پوچی از تو لبريزم».
September 12, 2005 10:44 AM
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/434