« توی تاريکی راه نرو | Main

اغراق، نه افراط

در مورد سر و صداهايی که اين‌روزها اطراف چند کاريکاتور راه افتاده، ترجيح می‌دادم ـ و می‌دهم ـ که سکوت کنم و چيزی نگويم. اما در اين بين از چيزی که بيش از همه می‌ترسيدم اين بود که نکند چوب حرکت غيرحرفه‌ای فلان همکار فرنگی را، کاريکاتوريست‌های اين‌سوی دنيا بخورند. هنوز هم می‌ترسم از اينکه آرام آرام کاريکاتور به‌عنوان يک هنر و وسيله‌ی استهزا و توهين شناخته شود، مخصوصا در ذهن عامه‌ی جامعه. امروز هم که اين جمله را در وبلاگ يک دوست روزنامه‌نگار ديدم ترسم بيشتر شد:
"هر چند کاریکاتور کارش افراط است و به آزادی مطبوعات در اروپا هم باید احترام گذاشت، اما به نظر من این کاریکاتور باز هم عبور از همان خط قرمز است و نمی تواند قابل قبول باشد..." [+]

باور کنيد کار کاريکاتور "افراط" نيست، بلکه "اغراق" است. البته "کار"ش هم نيست، "نوع نگاه"‌‌ش اين‌ست، همان‌طور که روزنامه‌نگارها نگاه‌شان بی‌طرفانه‌ست و کارشان خبررسانی. حداقل از دوستان مطبوعاتی اين انتظار می‌رود که تفاوت اين دو واژه را بدانند. در مورد علت آن ترسم هم فکر می‌کنم نيک‌آهنگ بهتر توضيح داده است.

February 15, 2006 07:34 PM

TrackBack

TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/461

Comments

va man azan mitersam ke be zoodi zood moslam(namaha) kasira dar in rabete bokoshand va soestefadehaye badi o azhane omoomi...

دقیقاً حق با توست! من اتفاقاً بعداً فکر کردم که چرا ننوشتم "اغراق"؟
من هم منظورم کم و بیش همین بود، اما به دلیل ناتوانی در نوشتن نتوانستم آن را خوب بیان کنم!

موافقم .بعضی ها کاریکاتور رو وسیله ایی می دونن برای تمسخر و به ریش خند گرفتن دیگران با اینکه کاریکاتور این نیست

Post a comment