search
linkdump
از دکتر رفيعی چه خبر؟
ايران تئاتر
نظرتان چيست؟
هادیتونز
جهان در سال 2006
بهنقل از اکونوميست | شرق
رد پای عکاس
شما عکسهای او را نديدهايد؟ | پرستو
هميشه از اين نگاه متفاوت مانا لذت بردهم
هادیتونز
آنجلينا جولی در قسمت دوم سينسيتی
هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است | ShotsDaily
سفر به انتهای شب
"بيل موری يک پيشروی اصيل در ميان ديگران است." | شرق
گفتگو با حميد مجتهدی
مستند بینظير «ايران» را که حتما ديدهايد؟ | از طريق هفتان
سايت رسمی خاتمی
سرانجام راه افتاد | از طريق صنم
That I Would Be Good
لذتش را ببريد | پرستو
[archives]
friends
archives
go to archives' page...« يک ماداگاسکار درست و حسابی | Main | لعنت بر اين فرودگاه »
حکايت آن پنجره که به هتل ديد ندارد
يک شاهکار بیبديل. هيچ عبارت ديگهای نمیتونه تئاتر "حرفهایها (يک کمدی غمگين)" تعريف کنه. خيلی نمايش خوبی بود، چه از لحاظ متن که نوشته دوستا کواچويچ (نويسنده فيلمنامه "زيرزمين" امير کاستاريکا) و خيلی قوی بود و چه به لحاظ بازیها و کارگردانی و البته رضا کيانيان که مثل هميشه است؛ معرکه.
بعد از زائر حميد امجد چنين اثری نديده بودم و واقعا بعد از افتضاحی بهنام رابعه خيلی چسبيد. متاسفانه همونطور که نوشته بودم فقط 20 اجرا خواهد داشت که فکر کنم تا آخر اين هفته بيشتر نباشه اما يه خبرهايی شنيده میشد که پاييز توی تئاتر شهر هم بهروی صحنه بره.
داستان خيلی جالبی داشت و با طنزی که در تار و پود اثر نهفته خيلی روان روايت میشد. داستان يه کارمند بازنشسته امنيتی يوگسلاو بود (رضا کيانيان) که در دوران کمونيسم مامور مراقبت از يک نويسنده (احمد ساعتچيان) بود و حالا که دو سال از بازنشسته شدناش و کنار رفتن کمونيسم در يوگسلاوی میگذره، پيش نويسنده اومده و خودش رو معرفی میکنه و تعريف میکنه که اين 18 سال چهطور به آنها گذشته.
بيشتر از اين نمیتونم ذوقزدگیام رو از ديدن چنين اثری نشون بدم ولی خيلی متاسفم که چرا در چنين سالنی که اصلا برای تئاتر ساخته نشده (و من در طول نمايش نصف صحنه رو نمیديدم! کسانی که من رو از نزديک ديدن و از ارتفاع بنده مطلعاند میتونن عمق فاجعه رو درک کنن!) نمايش اجرا شده. فقط میتونم به اين دلم رو خوش کنم که شايد توی تئاتر شهر هم اجرا بشه.
اين هفته مهناز درباره همين نمايش توی ستون تئاتر کاپوچينو نوشته که وقتی آپديت شد لينکش رو میذارم.
[مطلب خداداد درباره نمايش – راستش من هم تا پيش از اين امير کوستوريتسا میگفتم اما وقتی ديدم توی بروشور نوشته کاستاريکا شک کردم. پس همون کوستوريستا درسته!]
[نوشته پرستو درباره نمايش]
TrackBack
TrackBack URL for this entry:
http://hamidreza.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/274
Listed below are links to weblogs that reference حکايت آن پنجره که به هتل ديد ندارد:
» اجرای حرفهایها در غيرحرفهایترين فضای ممکن from زن نوشت
نمیدونم اين چه مرضی است که دوباره بعد از چند سال افتاده به جونم! توو هر نمايش يا فيلم يا عکس يا کاريکاتور يا هر اثر بصری ديگه، همش دنبال نڮ.. [Read More]
Comments
مگه قراره اونجا هم اجرا شه ؟
حدیثه | July 17, 2004 03:57 PM
سلام:
چطوري...
امير حسين | July 18, 2004 12:48 AM
اولا كه عزيز دل برادر پينگ كرده بودي اومديم ديديم هيچ خبري نيست! ثانيا كه عزيز دل برادر از هر 5 لينكي كه تو اين لينك دامپ شماست 3-4 تاش از كاپوچينوست . نشد كه!
saeed | July 18, 2004 01:15 AM
نمي دونم بالاخره كي قسمت ميشه من يك نمايش درست و حسابي ببينم! اميدوارم پاييز...
انسان مه الود | July 18, 2004 11:25 PM
چه ابر هاي سياهي در انتظار روز ميهمانيه خورشيدند ... سلام
من؟ | July 19, 2004 05:31 PM
سلام خسته نباشي .
banafsheh | July 20, 2004 01:34 AM
بابا جان زائر كه تئاتر نبود... اگه واقعا به تئاتر علاقه داري بيشتر تئاتر ببين، هر تئاتري هم نبين.
ترمه | July 21, 2004 12:39 AM
سلام حميد جان.
نميدونم نمايش نامه خواني دوست داري يا نه. ولي اگه بياي حتما خوشت مياد
موسسه انديشه سازان اومده يه سري نماش نامه خواني برگذار كرده تو خانه هنرمندان. توش مزخرف هم داره ولي عالي هم داره. مجانيه . با من تماس بگير
Godfather | July 22, 2004 02:16 PM