راس ساعت ۱۰:۳۰ مراسم با دعوت به شام، تمام می‌شود. کارت‌پستال‌های نکوداشت‌های امسال و ویژه‌نامه‌ای که بانی‌فیلم به سفارش خانه سینما منتشر کرده نیز یادگاری امشب است برای مهمانان مراسم.
[گزارش رسمی مراسم و متن کامل نوشته‌ی فرهاد توحیدی]

۱۰:۲۶ - عسگرپور در انتهای سخنان قالیباف می‌گوید که دیروز قرار شد تا سازمان فرهنگی و هنری به هزینه‌های جشن کمکی بکند که با حرف‌های معلم احتمالا منتفی می‌شود!

۱۰:۲۰ - قالیباف از این قدرشناسی سینماگران تشکر می‌کند و می‌گوید سعی می‌کند بیشتر از قبل در خدمت سینمای ایران باشد. می‌گوید که اعتلای سینما یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر در ایران است و با اشاره به حرف‌های معلم، می‌گوید از من در زمینه‌ی نرم‌افزاری انتظاری نداشته باشید. خبر از لایحه‌ای هم می‌دهد که به شورای شهر ارائه شده تا شهرداری هیچ مدیریتی بر مجموعه‌های فرهنگی نداشته باشد و به‌طور کامل به بخش خصوصی منتقل شود. همین‌طور خبر از ساخت بزرگترین سالن سینمایی کشور، با ۵۵۰۰ نفر گنجایش در تپه‌های عباس‌آباد می‌دهد. وعده‌ی سه سال آینده را هم برای افتتاح این مجموعه می‌دهد.

۱۰:۱۷ - معلم می‌گوید از خوبی‌های عسگرپور این‌ست که از مدیران کم‌حرف است و از عسگرپور و قالیباف دعوت می‌کند روی سن بیایند.

۱۰:۱۳ - معلم قبل از درخواست از قالیباف برای روی سن آمدن اشاره می‌کند که نمی‌داند چرا سازمان فرهنگی و هنری شهرداری این‌قدر ضعیف عمل می‌کند و رِندانه می‌گوید شاید کسی گوش ایشان (قالیباف) را کشیده تا به این حوزه - که بودجه‌اش ۴ برابر کل سینمای ایران است - توجه نکند.

۱۰:۱۰ - انتخاب اول برای جایزه‌ی سیف‌الله داد، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران است به‌خاطر سینماسازی و کمکی که به اقتصاد سینما کرده است. در کلیپی که کرم‌پور ساخته بود - و چه خوب تدوینش کرده بود - سینماگرها درباره‌ی قالیباف و عملکردش صحبت کردند. حتی کسانی که شنیده می‌شد مخالف این نکوداشت بودند در کلیپ حضور داشتند.

۱۰:۰۱ - از امسال جایزه‌ای به‌نام سیف‌الله داد برای سپاس از کسانی که به سینما خدمت کرده‌اند، به جشن اضافه شده است. کلیپ مربوط به این قسمت پخش می‌شود.

۱۰:۰۰ - معلم متوجه حضور شاهوردی در سالن می‌شود و کنارش می‌نشیند. می‌گوید که شاهوردی توانایی صحبت کردن ندارد اما حرف‌های‌مان را متوجه می‌شود.

۹:۵۸ - در حین پحش موسیقی میان‌برنامه، تقوایی می‌آید کنارِ اصغر شاهوِردی که روی ویلچر نشسته، می‌نشیند و حال و احوال می‌کند. او در «چای تلخ» همکار تقوایی بوده است.

۹:۵۰ - غافلگیری مراسم آن ۱۰ دقیقه‌ای‌ست که از «چای تلخ» پخش می‌شود. مرتضی احمدی انتخاب خیلی خوبی‌ست برای نقش‌اش.
عسگرپور بعد از نمایش فیلم روی سن می‌رود و می‌گوید چند سال پیش خیلی سعی کرده تا ساختِ فیلم ادامه پیدا کند اما موفق نشده است. از وزیر فرهنگ و ارشاد و شهردار تهران (که در سالن هستند) درخواست می‌کند کمک کنند تا این فیلم تکمیل شود.
تا ببینیم حضرات مسوول چه می‌کنند.

۹:۳۸ - کلیپی از «چای تلخ» (فیلم ناتمام‌ِ تقوایی) پخش می‌شود.

۹:۳۳ - کیمیایی می‌گوید که ۱۱ ماه است منتظر یک خبر از فارابی برای ساخت یک فیلم است، اما چون اخلاقش با ناصر فرق می‌کند، فیلمش را به‌هر حال می‌سازد. تقوایی هم می‌گوید بالاخره یک روز درباره‌ی اینکه چرا فیلم نمی‌سازد یا کم می‌سازد، حرف می‌زند. می‌گوید ایرانی‌ها در دو مورد خیلی اغراق می‌کنند؛ کسی که دوستش دارند و کسی که دوستش ندارند. می‌گوید درباره‌ی واژه‌ی هنرمند هم زیادی اغراق می‌کنیم و به‌راحتی به هرکسی هنرمند می‌گوییم.

۹:۳۰ - معلم از کیمیایی دعوت می‌کند تا روی سن بیاید و درباره‌ی تقوایی حرف بزند.

۹:۲۶ - بیضایی در کلیپ نکوداشت تقوایی می‌گوید که کاش در سرزمینی زندگی می‌کردیم که او می‌توانست فیلم دلخواهش را بسازد. خود تقوایی هم می‌گوید که افتخارش است ۶۸ سال مثل یک آدم اضافی در این سرزمین کهن زندگی کرده است. کلیپ را مرجان اشرفی‌زاده ساخته بود.

۹:۱۳ - نیکو خردمند به آرامی روی سن می‌رود و تمامیِ مهمانان ایستاده او را تشویق می‌کنند. می‌گوید که دلش می‌خواسته بتواند زیاد صحبت کند اما توانایی‌اش را ندارد و عذرخواهی می‌کند. آن‌قدر رنجور است که حتی تندیس را هم نمی‌تواند نگه دارد.

۹:۰۹ - کلیپ نکوداشت نیکو خردمند تمام می‌شود. علی معلم از رویا تیموریان دعوت می‌کند تا درباره‌ی او حرف بزند. کلیپ را که بسیار معمولی بود، مجید برزگر ساخته بود.

۸:۵۶ - تومانیان از هیات مدیره‌ی خانه سینما و همکارانش در عالم سینما تشکر می‌کند و می‌گوید افتخارش است که هم‌زمان با ناصر تقوایی و نیکو خردمند از او تقدیر می‌شود.
تندیس خانه سینما به تومانیان اهدا می‌شود.

۸:۵۴ - علی معلم می‌گوید که از وقتی یادش می‌آید در تیتراژ فیلم‌ها نام تومانیان می‌آمده است. از هارون یشایایی (تهیه‌کننده) دعوت می‌کند تا روی سن بیاید و درباره‌ی تومانیان حرف بزند.

۸:۴۴ - اولین کلیپ تقدیر امشب پخش می‌شود. درباره‌ی دیگران تومانیان است که در بخش‌ لابراتوار از قدیمی‌های سینماست. کلیپ را مجید برزگر ساخته است.

۸:۴۲ - گزارش توحیدی تمام شد. از میزان تشویق‌های جمع معلوم است چه‌قدر مفرح بوده.

۸:۳۳ - متن سخنرانی توحیدی (گزارش دبیر جشن) معرکه است. گزارش‌گونه‌ای‌ست به زبان اداری که دبیر جشن گم شده و خبری از وی نیست! راوی می‌گوید که از دبیر جشن تنها یک دفترچه‌ی خاطرات باقی مانده و کشفیاتش از دفتر را به سمع حضار می‌رساند.

۸:۳۱ - علی معلم یادی از نادر ابراهیمی می‌کند و در سالن می‌چرخد و رفته است سر میز عسگرپور و وزیر جدید ارشاد و فرهاد توحیدی. از توحیدی دعوت می‌کند که نخستین سخنران رسمی مراسم باشد.

۸:۲۶ - کلیپ دوم مراسم از برنامه‌ی ۲۳ و ۲۴ شهریور امسال است که به رایگان فیلم‌های برگزیده‌ی چند سال گذشته‌ی سینمای ایران را در سینماها نمایش دادند. تا جایی که می‌دانم استقبال مردم بسیار خوب بوده و احتمالا در طول سال تکرار خواهد شد.

۸:۲۱ - داود رشیدی، مسعود کیمیایی، محمدعلی نجفی، امیر اثباتی، مرتضی شایسته، کامران قدکچیان، مرتضی رزاق‌کریمی، محمدرضا سکوت، محمدرضا شرف‌الدین، نظام‌الدین کیایی، داود میرباقری، آیدین آغداشلو، محمد خزایی و شهرام مکری هم رویت شدند. دیدم سه نفری که قرار است ازشان تقدیر شود، عکس‌هایی که ازشان در ورودی سالن قرار گرفته را به یادبود امضا کرده‌اند.

۸:۱۳ - خدای‌شان بیامرزد. کلیپ را کرم‌پور ساخته بود. معلم از بابک بیات هم یاد می‌کند و می‌گوید که نوازنده‌ی پیانوی جشن امشب بامداد بیات، پسرش، است.

۸:۰۷ - اولین کلیپ مراسم که یادی از درگذشتگان سال گذشته‌ی سینمای ایران است پخش می‌شود. ایده و اجرای خوبی دارد.

۸:۰۵ - ناصر تقوایی (که قرار است ازش تقدیر شود)، محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، مسعود رایگان، رویا تیموریان، سامان مقدم، مریم کاویانی، ایرج رامین‌فر، منوچهر محمدی، هوشنگ گلمکانی، رضا میرکریمی، احمد طالبی‌نژاد، محمدعلی سجادی و دکتر محمد سریر از مهمان‌هایی هستند که تا الان دیده‌ام آمده‌اند.

۸:۰۳ - علی معلم (مجری مراسم) شروع به صحبت کرد.

۸:۰۰ - راس ساعت، مراسم با پخش سرود ملی آغاز شد.

۷:۵۳ - فرهاد توحیدی (دبیر جشن) در سالن چرخ می‌زند و سر میزها می‌رود و به مهمانان خوش‌آمد می‌گوید. بسیار انسان دوست‌داشتنی و عزیزی‌ست این فرهاد خان توحیدی.

۷:۵۰ - نیکو خردمند عصا به‌دست و آهسته وارد سالن شد. یکی از برنامه‌های نکوداشت امسال برای اوست که انتخاب به‌جایی‌ست.

۷:۳۲ - اذان تمام شد و دوستان به امر شکم‌چرانی می‌پردازند. خوبیِ ماجرا این‌ست که مراسم واقعا شبیه مهمانی‌ست و ربطی به نمونه‌های رسمی‌اش ندارد. این بار شبیه به گولدن گلاب شده است تا اسکار. وقت زیادی برای پذیرایی تلف نمی‌شود.

۷:۲۰ - سالن دارد پر می‌شود و آرام آرام چهره‌های آشنا سر و کله‌شان پیدا می‌شود.

۷:۰۶ - هنوز از مهمان‌ها خبری نیست و در بهترین حالت فکر کنم خودِ مراسم حدود ۸:۳۰-۹، بعد از افطار، شروع شود. فعلا بهتر است دنبال یک جای خوب برای نشستن - که وایرلس پوشش بدهد - و پریز برق برای شارژ کردن این مک‌بوک بی‌نوا باشم.

۶:۵۸ - طراحی سِن را دوست ندارم اما قرار است نشان‌دهنده‌ی نگاتیو باشد. مهدی کرم‌پور کارگردان جشن است و با دستیارانش کلیپ‌ها و پرده‌ی نمایش را چک می‌کنند.

۶:۵۳ - هتل استقلالم. تا نیم ساعت دیگر سیزدهمین جشن خانه سینما شروع می‌شود و اگر اتفاق عجیب و غریبی رخ ندهد، می‌خواهم مراسم را بلاگم.

بِبلاگ که خواهیم خواند لاگیدن‌ات را، با لذت.

خسته نباشید و خوب بود و بهتر میشد اگر عکسی هم مقاله تان را زیور می داد. شاید برای یک مناسبت دیگر.

--
حمیدرضا:
ممنون. کارِ سختی بود در اون شلوغی و تلاش برای هم‌زمان لاگیدن.

خسته نباشی. خیلی کار جالبی کردی. چه خوشم اومد از طرح قالیباف برای خصوصی کردن مجموعه‌های فرهنگی.

--
حمیدرضا:
آره. ایده‌ی خوبی‌ست اگر اجرایی شود.

حمیدرضا شاهوردی برای چی روی ویلچر بود؟
همسایه بالایی ما بود یه زمانی. چه ناراحت شدم...

--
حمیدرضا:
این بود ماجراش: http://fa.shortfilmnews.com/shownews.asp?id=1196259074

بیشتر از محتوای دقیق و ریزبین گزارشت، سیر گزارش که شبیه به تدوین جالب memento بود، برام لذت بخش بود.
غیر از اینگونه گزارش ها که اخیرا پست هات محدود بهشون شده، کمی هم پست های کوتاه درمورد وقایع روز چاشنی ش کن. من که مشتاقم بخونمشون!
شاد باشی!

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز