يکی از مجموعه داستان‌های خواندنی سال گذشته، که اين روزها هم نامش را می‌توان در میان نامزدهای جوایز ادبی مختلف پیدا کرد کتابی‌ست با عنوان «عاشقیت در پاورقی». نویسنده کتاب مهسا محب‌علی‌ست و در این مجموعه، هشت داستان کوتاه خود را جمع‌آوری کرده است؛ داستان‌هایی با عناوین «هندی برقصم؟، عاشقیت در پاورقی، عتیقه‌ها، خفاشه، هفت پاره دانای کل، کراوات سبز، نصف سفید نصف بنفش، چند سانت توی زمین».

آنچه که در تمامی این داستان‌ها به چشم می‌آید و درواقع فصل مشترک‌شان است، علاقه نویسنده به بازی کردن با فرم‌های روایی مختلف است. به‌عبارت دیگر آنچه پس از خواندن این هشت داستان بیش از هرچیز دیگری توجه خواننده را جلب می‌کند فرم‌گرایی آن است و ارادتی که نویسنده به جریان پست مدرنیسم در ادبیات داشته. مهم‌ترین و خواندنی ترین داستان این مجموعه هم همان داستانی‌ست که نام کتاب از آن گرفته شده و ماجرای زنی‌ست که در حال روایت خاطرات زندگی با همسرش است. با این تفاوت که این روایت، نه یک داستان‌گویی کلاسیک که یک‌جور بازخوانی پست مدرن است و در طول آن پاورقی‌ها و پانوشت‌های داستان به اندازه خود ماجرا (و شاید هم بیشتر از ان) اهمیت می‌یابند و از حاشیه به متن می‌آیند. به‌نحوی که پس از خواندن، تصور کردن داستان بدون آنها غیر ممکن به‌نظر می‌رسد. دیگر داستان خواندنی و کلیدی این مجموعه، «هفت پاره دانای کل» است و همان‌طور که از عنوانش برمی‌آید نویسنده در آن سعی کرده با تکنیک روایت دانای کل بازی کند و آن را به چالش بکشد. به‌همین خاطر است که برخلاف داستان‌های کلاسیک و مدرن، چند باری در این داستان از قول راوی شنیده می‌شود که دانای کل خوبی‌ نیست و نمی‌داند که الان در ذهن قهرمان داستان چه می‌گذرد يا چرا دست به این عمل زده است.

مهسا محب‌علی با این مجموعه و تجربه‌های پیشین‌اش نشان داده که علاقه‌ای به حرکت در مسیر‌های تکراری و کلیشه‌ای ندارد و بیش از هر چیز دوست دارد با سنت‌ها و عادات داستان‌نویسی کلنجار برود تا بتواند داستان خودش را روایت کند.

«عاشقیت در پاورقی» را نشر چشمه با قیمت 700 تومان منتشر کرده و چاپ اولش به زمستان سال گذشته برمی‌گردد. البته با توجه به اینکه کتاب در چند جایزه ادبی نامزد شده احتمال دارد به‌زودی چاپ آن تمام شود و سرتان بی‌کلاه بماند ولی به‌هرحال این کتاب پیشنهاد جذابی‌ست، مخصوصا که داستان‌هایش واقعا کوتاه هستند و به‌راحتی هم خوانده می‌شوند.
[منتشر شده در روزنامه همشهری]