قاضی و جلادش
فريدريش دورنمات
محمود حسينیزاد
نشر ماهی
157 صفحه
1250 تومان
اگر مثل من شيفتهی ادبيات پليسی هستيد، اين روزها برایتان دو پيشنهاد جذاب و جدی دارم؛ «قاضی و جلادش» و «سوءظن». هر دو را فريدريش دورنمات نوشته که علاوه بر شهرت و اعتباری که در عالم تئاتر و نمايشنامهنويسی دارد، بهعنوان يکی از نويسندگان شاخص داستانهای معمايی هم شناخته میشود. از قضا اين دو کتاب هم آنطور که در مقدمهشان آمده، جزو کارهای آغازين او در اين گونهی ادبی هستند.
نکتهی بارز و جذاب اين دو داستان که از داستانهای رايج پليسی متمايزشان میکند، در قهرمانشان است. بهطور کلی نيمی از بار جذابيت داستانهای اين گونهی ادبی بر پايهی شخصيتپردازی نقش اولشان بنا میشود که معمولا مردی باهوش، ميانسال و با عادتهای عجيب و غريب است. نيمی از علاقهی مخاطب هم، فارغ از داستانی که روايت میشود، صرف همين شخصيت میشود. اما بازرس برلاخ اين دو داستان يک پليس پير و بيمار است که دورنمات هر جا فرصتی پيدا میکند ضعفهای او را نشان میدهد. در داستان «سوءظن» که پا را از اين هم فراتر میگذارد و در فصل گرهگشايی داستان، آنجايی که معمولا با ذکاوت و چابکی نقش اول همهچيز ختم به خير میشود، او را عليل و عاجز در برابر قطب منفی رها میکند. علاوه بر اين چندان هم علاقهای ندارد اعمال قهرمانش را بهحساب تيزهوشی او بگذارد، همانطور که در هر دو داستان، برلاخ پير با خوشاقبالی جان سالم به در میبرد.
سوءظن
فريدريش دورنمات
محمود حسينیزاد
نشر ماهی
167 صفحه
1300 تومان
"من روز به روز جنايتکار بهتری شدم و تو روز به روز جرمشناس بهتری، اما هيچوقت نتوانستی آن گامی را که من از تو پيش بودم، برداری." (قاضی و جلادش)
پینوشت: خوشحالم که انتشار کتابهای جيبی در بين ناشران پا گرفته است و اينقدر خوشسليقه ـ چه به لحاظ بصری و چه محتوايی ـ سراغ اين قطع رفتهاند.
[ويژهنامهی ادبيات پليسی | شرق]
قاضی و جلادش را تازه تمام کرده ام. سوءظن را دارم می خوانم. به جز خود دورنمات که باید کارهایش را خواند، ترجمه خوب، ویراستاری باسلیقه و کیفیت عالی کتاب ها را خواندنی تر کرده است. به گمانم رمز موفقیت ماهی هم همین است.
حميدرضا:
موافقم. نشر ماهی ناشر خوب و قابل اعتنايی شده است در اين چند سال.
آنقدر که شيطان فکر نخبگانش است، پروردگار نيست." (سوءظن)
shahkare
ممنون از معرفي. خسته نباشيد. من هم عاشق ادبيات پليسي هستم. شرلوك هلمز، هركول پوآرو... يادشان به خير آن بچه گي هاي قشنگ ما
سلام!پاک کن ها -اثرآلن رب گری ایه است ترجمه پرویزشهدی اگه اشتباه نکنم مال انتشارات تاکستان یادم نیست الان هن کتاب پیشم نیست ...خوندیش؟!وقتی تنهایی دربالکن رو قفل میکنی ...نه واسه اینکه کی بیادو بکشدت ...واسه اینکه نکنه یکی بیادو تو ..بکشیش...
من هنوز نتونستم پیداش کنم ، چند وقته منتشر شده که هنوز به کرمانشاه نرسیده ؟
راستی من شما رو توی لیست دوستان بلاگم اضافه کردم ، تازه کارم . کمکم کنید .
به كافه داستان دعوت شده ايد
با جديدترين گفتگوي حسين مرتضائيان آبكنار به روز شدهايم.
سایت خوبی دارین.موفق باشین
ما ماهي هاي اوزون برون
محكوم
به ماهيتابه واقعيتيم
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز