"دلم میخواست برگردم تهران. نه اينکه اصفهان را دوست نداشته باشم. اصفهان را بيشتر از تهران. اما اصفهان آزارم میداد. من کاری به تهران نداشتم. نه دوستش داشتم و نه کاری به کارش. او هم به من همينطور. اما اصفهان نه. به من کار داشت. من هم به او. هر جا که پا میگذاشتم، چيزی بود که آزارم میداد. چه چيزی که به همان صورت که از بچگی ديده بودم هنوز مانده بود و چه چيزی که از آن صورت درآمده بود و چيز ديگری شده بود. و همهی چيزهايی که در اصفهان بود يکی از اين دو تا چيز بود..."
[گاوخونی – ج. م. صادقی]
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز