برادرم که رفت، شیده به‌م زنگ زد. بعد از حرف‌های رایج این‌جور وقت‌ها، شروع کردیم به شوخی کردن و چرت و پرت گفتن و خندیدن. مثلِ همیشه. خیلی به موقع بود. خیلی به‌م کمک کرد.
ولی حالا که این‌طوری شده، حتی نمی‌توانم یک ایمیل تسلیت خشک و خالی بفرستم. اصلا نمی‌توانم شیده را در این وضعیت تصور کنم.

چه مامانِ خوبی بود شیده.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز