«پاداش سکوت» به‌نظرم فیلم خوبی‌ست. جلوه‌های ویژه و فیلم‌برداری‌ش درخشان است و در نگاه اول، غافلگیرکننده‌ست. اگر هم در یک سینمای درست و حسابی تماشایش کنید، حتما از موسیقی و افکت‌های صوتی‌اش لذت می‌برید. اما بدی ماجرا این‌ست که ریتمش کند است و از نیمه‌های ماجرا جذابیت‌اش را از دست می‌دهد. یک بدی دیگر هم دارد که معتقدم خيلی به نویسنده و فیلم‌نامه ربطی ندارد، که از کارگردان و تدوین‌گرش می‌آید. ماجرا این‌ست که چنین داستان‌هایی با حال و هوايی در مرز واقعیت و خیال و در یک فضای وهم‌گونه، بیش از هرچيز به اين نياز دارند که اعتماد مخاطب را به تصويرهايی که می‌بيند سست کند. يعنی آن فضای ذهنی راوی/قهرمان را يک‌جوری برای او جا بیاندازند. اين اتفاقی‌ست که به‌نظرم در «پاداش سکوت» نيفتاده. جالب اين‌جاست که هرجا کارگردان سراغ اين فضای ذهنی و وهم‌گونه رفته، موفق بوده و حتی درخشان‌ترين فصل‌های تکنيکی فيلم هم در همين لحظات خلق شده، اما يک‌جورهايی شايد ترس از واکنش مخاطب باعث شده اين حس در فيلم درنيايد. اتفاقی که به‌نظرم در «گاوخونی» افخمی ـ با اينکه فيلم را چندان دوست ندارم ـ افتاده است.
شايد اگر آن سکانس طولانی زير آب انتهايی داستان ـ که اين همه برايش مقدمه‌چينی شده و به‌خاطر طولانی و کند بودن، از دست رفته است ـ تکه‌تکه می‌شد و در طول داستان پخش می‌شد، اتفاق بهتری برای فيلم و داستان می‌افتاد.

نکته‌ی ديگری هم که به‌نظرم به فيلم ضربه زده و باعث می‌شود تماشاگر از فضای داستان خارج شود، گريم و چهره‌‌پردازی بد فيلم است. آش اين‌قدر شور است که می‌شود از اين به بعد به‌عنوان يک نمونه‌ی درخشان از تاثير گريم بد بر يک فيلم، به «پاداش سکوت» ارجاع داد. برای فهميدن اين مساله هم خيلی نياز نيست که در جزئيات چهره‌ها دقيق شويد، تنها کافی‌ست به گوش‌های‌تان اعتماد کنيد و به واکنش‌های بغل‌دستی‌های‌تان وقتی پرستويی و کيانيان 20 ساله را روی پرده می‌بينند، گوش کنيد. چيزی‌ست در حد فاجعه.

اما با این‌حال فیلم، فیلم خوبی‌ست و آن‌طور هم که از شنيده‌ها برمی‌آيد جزو آثاری‌ست که هيات داوران بيشتر به آنها توجه می‌کند. فقط نمی‌دانم و نمی‌فهم که «پاداش سکوت» يعنی چه و چرا چنين نام گنگ و بی‌جاذبه‌ای برای فيلم انتخاب شده.

پی‌نوشت: در ضمن باز هم نفهميدم که اصلا حضور علی انصاریان در فيلم چه دليلی داشت؟ قرار است با نامش طرفداران استقلال و پرسپوليس به سينما بيايند و فيلم را پرفروش کنند؟! نمی‌فهمم.

[مرثیه‌ای برای یک رویا | مريم مهتدی]
[اصلا کی گفته من قاتل پسرتان هستم؟ | امير پوريا]

حضور علی انصاریان یک طرف...بازی خنده‌دار و ..‌اش طرف دیگه! پوووف. چی انتظار داشتیم چی شد!

دلیل حضورش همان دلیل حضور مهتاب کرامتی ست یا حتی خود کیانیان . کارگردانی مثل میری اصلا نیازی به این همه اسم نداشت برای کشاندن مخاطب پای گیشه . بهر حال فیلمش با این موضوع مخاطب خاص را می طلبد . نمی دانم چرا انتظار دارد یک فیلم مخاطب خاص را به خورد مخاطب های عادی بدهد با اسم انصاریان و کرامتی و پسیانی و کی و کی ... که آخرش بغل دستیم بگوید این همه گفتند کیانیان همین قدر بازی کرد ؟ ... مردن یحیی و رفتنش زیر آب هم که فاجعه بود . مثلا می خواستند مسیح گونه نشان دهند مرگش را و با خودشان نگفتند کدام بدبختی وقتی مرد یک دستش انقدر احمقانه می رود بالا و پاهاش این جوری باز می شود . یک جور دیگر هم می شد به صلیبش کشید . همان جوری که خود دهقان نوشته بود اگر می ساخت خیلی بهتر می شد بنظرم .

سلام . نظر من البته ربطی به این پست نداره چون خیلی پیشتر این پست را خونده بودم. فقط می خواستم بگم یه پیشنهاد وبلاگی دارم البته غیر سینمایی هست اما توی وبلاگم توضیح دادم. اگه موافق بودی همکاری کن. مرسی

امشب که فیلم را دیدم می‌توانم بگویم با تمام نکاتی که در مورد پاداش سکوت به آن اشاره کردی موافقم. در مورد گریم‌ها که واقعن افتضاح بود و ما هم سر همین موضوع بحث داشتیم. در مورد ریتم کند فیم و این‌که اگر زیر آب رفتن‌ها در کل فیلم پخش می‌شد و سر آخر گره باز می‌شد. اما در مورد اسم فیلم میری گفت که برایش خیلی مشکل درست کرده‌اند که از اسم من قاتل پسرتان هستم استفاده نکند و این اسم بی‌خود را انتخاب کرده. صحنه‌های پایانی زیر آب رفتن هم کاملن سانسور شده. جاهایی که اکبر به دستور فرمانده سر یحیی را می‌کند زیر آب را طوری بریده‌اند که این‌ِطور به نظر نرسد و یک جوری انتهای فیلم مبهم بماند.
خیلی هم تقصیر میری نیست. مشکل جای دیگر و کسان دیگری هستند!

حميدرضا:
حالا که خود داستان را خوانده‌م تقريبا می‌توانم قبول کنم که ميری چاره‌ی ديگری نداشته برای تبديل کردنش به فيلم. يعنی بايد به‌هر حال زهر داستان را می‌گرفته تا مجوز بگيرد.

rastesh man ke natoonestam in film ro bebinam....kolan film haye kami ro didam
alan ye chizaee dar morede khoon bazi neveshtam,yeki az filmhaee ke didam

سلام من از همكاران آقاي ميري كارگردان فيلم پاداش سكوت هستم . واقعاً‌نقدهايي جالبي از فيلم پاداش سكوت در اين وبلاگ خواندم كه تقريباً‌با همشون موافق هستم . البته در مورد داستان و نوع گفتار فيلم بايد بگويم كه در ابتدا قرار بود كه فيلم به همان صورتي كه در داستان من قاتل پسرتان هستم احمد دهفان بود ساخته شود كه با مخالفت مسئولان و مديران وزارت ارشاد و بنياد فارابي مواجه گرديد . ولي جالب است كه بدانيد خيلي ها دوست نداشتند كه اين فيلم توسط آقاي ميري ساخته شود چون فكر مي كنند شهدا و داستان هاي جنگ سند خورده بعضي آقايان است و به ديگران هيچ ربطي ندارد .
در پايان ضمن آرزوي موفقيت براي شما اعلام مي دارم در صورتي كه هر سئوالي از كارگردان يا هر كدام از عوامل فيلم داريد مي توانيد با ايميل شركت سازنده فيلم سئوالاتتان را مطرح نمائيد.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز