g در ميان فيلم‌های ريز و درشت هاليوودی که در روزهای عيد از تلويزيون پخش شد ـ و انصافا هم تا حالا فيلم‌های خوب و مهمی بين‌‌شان بوده ـ به‌نظرم مهم‌ترين اتفاق امسال فيلمی بود که ديشب شبکه سه نشان داد؛ يک فيلم هندی تمام عيار با حضور آميتا باچان در دو نقش متفاوت. راستش را بخواهيد هيچ ابايی ندارم که بگويم با ديدن اين فيلم کاملا سر ذوق آمدم، فضای بی‌منطق و داستان بی‌در و پيکر فيلم در کنار قاب‌بندی‌ها و حرکت‌های دوربين معرکه‌ای که تنها از يک کارگردان هندی می‌توان انتظار داشت، آن‌‌قدر لذت‌بخش و مفرح بود که فکر نمی‌کنم ماندگارترين کمدی‌های تاريخ سينما هم بتواند به گرد پايش برسد.

آميتا باچان را تصور کنيد در نقش يک پدر 60-70 ساله که پنج دقيقه پيش يک ليتر خون بالا آورده و حالا در I.C.U. بستری‌ست و بيرون بيمارستان پسرش را ـ که خودش هم نقش او را بازی می‌کند ـ به باد کتک گرفته‌اند و قصد دارند به‌جرم پدرکُشی او را ذبح کنند، اما در آخرين لحظه پدر وارد کارزار می‌شود و نه‌تنها پسرش را از مرگ نجات می‌دهد بلکه تمام آدم بدها را هم به‌سزای اعمال کثيف‌شان می‌رساند و در آخر پيام اخلاقی فيلم را با تمام وجود توی حلق‌تان می‌کند. قبول کنيد خلاق‌ترين و بااستعدادترين فيلم‌سازهای هاليوودی هم نمی‌توانند چنين فصل ماندگاری را خلق کنند.
پيشنهاد می‌کنم حداقل سالی يکی دو فيلم باليوودی درست و حسابی تماشا کنيد تا بفهميد يک فيلم بد می‌تواند چه‌قدر مفرح باشد!

پی‌نوشت: يکی از آرزوهای زندگی‌ام اين‌ست که برای يک بار هم که شده يک فيلم هندی را در سينما و ميان هندی‌ها تماشا کنم. از آن لذت‌هايی‌ست که فکر نمی‌کنم با هيچ لذت ديگری بتوان مقايسه‌اش کرد.

g بعد از ديدن Million Dollar Baby (يا همان خوشگل آشغالی يک دنيا می‌ارزيد!) به‌جرات می‌گويم که اسکار کارگردانی امسال حق مسلم اسکورسيزی بود. نمی‌خواهم بگويم که فيلم آخر ايستوود فيلم بدی‌ست يا از آن بدم آمده بلکه به‌نظرم يک فيلم کاملا خوب و باارزش است که اصلا هم مطابق با استانداردهای جريان غالب هاليوود ساخته نشده و به‌جرات می‌توان آن را يک فيلم ضد جريان دانست که اصلا هم به تماشاگر باج نمی‌دهد. از همه مهم‌تر فضای به‌شدت تيره و تاری که از جامعه و خانواده‌های امريکايی ترسيم می‌کند يکی از تلخ‌ترين برداشت‌هايی‌‌ست که در اين مدت درباره‌ی جامعه امريکا ديده‌ام و از اين نظر شايد بتوان آن را با American Beauty مقايسه کرد.. اما اگر قرار باشد بين کارگردانی ايستوود و اسکورسيزی در فيلم‌های آخرشان يکی را انتخاب کنم، بدون شک کارگردانی دقيق و پرجزئيات اسکورسيزی انتخابم خواهد بود.
با اين همه پيشنهاد می‌کنم Million Dollar Baby را به‌هيچ وجه از دست ندهيد مخصوصا که شخصيت‌پردازی‌های فيلم به‌نظرم خيلی کامل و اصولی آمد و داستان‌های فرعی‌اش هم خيلی جذاب در متن فيلم‌نامه پرداخت شده است. درضمن درباره‌ی به‌حق بودن اسکار هيلاری سوانک هم اصلا شک نخواهيد کرد.

آقا جدا من هم خیلی از این فیلم های هندی خنده ام گرفت!... راستی .. بدجوری افتادم تو فیلم بینی در این چند ماه... ممنونم به خاطر معرفی فیلم های روز..

man canada hastam. tehran raftan dorooghe 13 (april) emsale

درباره كلايو اوون يادت رفت بنويسي. در ضمن حداقل تو از آن ترجمه [آشغال] استفاده نكن حميدجان...

درست می گی! فیلم ایستوود رو که نگاه می کنی حیفت می اد که چرا اسکار رو به اسکورسیزی ندادن!

manam ba nazaret movafegham !kheili jaleb mishe age in filmaro to sinamaye hend did!:d

سلام خوبی وبلاگت معرکس کاش وبلاگ من هم به خوییه مال تو بشه دارم یه وبلاگ بالیودی درست میکنم به اسم بولیویستا قول بده درست شده بیا و راهنماییم کن خیلی کیف کردم عالی بود

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز