صحنه‌ای در Kill Bill هست که به‌نظرم کليدی‌ترين ديالوگ فيلم را در خود دارد و در ابتدای هر دو قسمت هم نمايش داده می‌شود؛ ما در حالی‌که صورت غرق در خون عروس را می‌بينيم صدای بيل را می‌شنويم که قبل از شليک گلوله به او می‌گويد کشتن عروس نه‌تنها عملی ساديستی برای او نيست بلکه يک حرکت کاملا مازوخيستی‌ست.

تمام فيلم و اعمال شخصيت‌ها با همين ديالوگ قابل توجيه است؛ چه آنجا که شش ماه بعد از اين واقعه، ال بالای سر عروس می‌رسد و در حالی‌که می تواند به‌سادگی او را بکشد به‌دستور بيل منصرف می‌شود، يا آنجا که باد هشدارهای بيل را جدی نمی‌گيرد و می‌گويد به انتظار انتقام عروس می‌نشيند، يا جايی که عروس از دوست سابق بيل می‌پرسد که چرا نشانی بيل را به او می‌دهد و پيرمرد هوس‌باز مکزيکی جواب می‌دهد که بيل اين‌طور می‌خواهد و يا در انتهای فيلم که عروس با ضربه‌ی جادويی پای می، بيل ـ پدر بچه‌اش ـ را از پا درمی‌آورد و صبح فردا او را می‌بينيم را که کف دستشويی دراز کشيده و زار می‌زند، همه‌ی اينها نشان از رفتارهای مازوخيستی شخصيت‌های Kill Bill دارد.
حتی وقتی عروس از هاتوری هانزو می‌خواهد که برای او شمشير بسازد و هانزو بعد از سال‌ها سوگندش را می‌شکند و وسيله‌ای برای کشتن انسان‌ها می‌سازد، او نيز وارد بازی مازوخيستی شخصيت‌های داستان می‌شود.

hi
jaleb bood,
chi shod ke yade kill bill oftadin
best
asiyeh

خودمونیم قشنگ ترین چیزی که توی فیلم به چشم میخورد موسیقی بود و بس! هوم؟

mibinam ke belakhareh fahmidi chera ba in film enghadr rabete bargharar karde boodi ? :D

چقدر جالب که همین دیروز بالاخره قسمت دوم این فیلم رو دیدم و باید بگم هنوز تحت تاثیرم این تارانتینو با اینکه از خشونت های فیلمش حالم بد می شه ولی یه پدیده است واقعا. موسیقی هم که مثل همیشه عالیه. اوما تورمنم دوست دارم. بیل هم خیلی جالب بود.

ostaad moarrefie sincity ro beresoon e parvande koochooloo berim barash. filmesho didam.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز