دارم فکر میکنم چرا Once با اینکه اصلاً شاهکار نیست، ولی فیلم خوبیست. و از آن جالبتر، فکر میکنم که دستمایهی تقريباً مشترکش با «سنتوری» مهرجويی، چرا در نمونهی فرنگی به بار نشسته و در نمونهی وطنی حتی برای یکبار دیدن هم کشش ندارد. بيشتر بهنظرم به آدمهای دو فیلم بستگی دارد، چون اگر بخواهيم داستانهایشان را قياس کنیم، سنتوری حداقل در ظاهر، اوج و فرود دراماتیک بيشتر و جذابتری دارد اما Once ساده است و یکنواخت. ولی ساده بودن و دمدستی بودن اتفاقها و شخصیتهایش آن را جذاب کرده. شاید هم بهخاطر اینکه Once و روابطش از جنس امروز است و سنتوری فرق زیادی با سریالهای دههی شصت ندارد. و شاید اصلاً بهخاطر اینکه در Once همه خودشاناند، کسی بهجای آن یکی لب نمیزند و کارگردان سعی نمیکند خودش را سر مخاطب هوار بزند.
شاید هم اصلاً بهقول آن جملهی معروف؛ هر داستانی که ارزش گفتن دارد داستان یک دختر است و Once، بر خلاف سنتوری، داستان یک دختر است.
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز