روز اول/ جمعه ۹ اسفند
ساعت ۲:۴۵ بامداد پرواز لندن ـ تهران بدون تاخیر مینشیند. از ساعت ۲ در فرودگاهایم. سید محسن هاشمی و بهروز هاشمیان (تهیهکنندهی «سگکشی» که در واقع بهعنوان حلقهی واسط آکادمی و خانه سینما سهم بزرگی در این اتفاق داشت) هم حدود ساعت ۳ به فرودگاه میآیند. حدود ساعت ۴ دیگر همهی مسافران پرواز لندن از گیت و گمرک رد شدهاند، ولی خبری از مهمانان ما نیست. جیمز لانگلی هم که دو سالی میشود برای ساخت یک مستند در ایران است، در فرودگاه به جمع منتظران میپیوندد.
بهخاطر اشتباه و سهلانگاری مامور کنترلکنندهی ویزا، بالاخره با یک ساعت و نیم تاخیر موفق میشویم از فرودگاه به سمت هتل راه بیافتیم. فاصلهی طولانی فرودگاه از مرکز شهر فرصت خوبی برای گپ و گفتهای اولیهست. حرفهایی که به میز صبحانه هم کشیده میشود. جالبست که آنها هم مثل ما از سیاسی شدن ماجرا هراس دارند. و شاکیاند از قوانین احمقانهی دولتشان که نگذاشته به اتهام انتقال تکنولوژی به ایران، لپتاپهایشان را با خودشان بیاورند.
قرارمان میشود ساعت ۶ در لابی هتل که برای اولین شامشان در تهران به نایبِ ولیعصر میرویم. سر میز شام، کنار ویلیام هربرگ، جیمز لانگلی و تام پولاک مینشینم. به هربرگ میگویم که سابقهی کار مطبوعاتی و نقدنویسی هم دارم و ازم کارگردانهای مورد علاقهم را میپرسد. طبیعتاً اولین اسمی که به ذهنم میرسد استنلی کوبریک بزرگ است. و همین نام بردن از کوبریک باعث میشود هربرگ و پولاک شروع کنند به غیبت کردن از کوبریک. و حتماً میتوانید قیافهی من را در آن لحظه تصور کنید از نشستن در جمعی که دارند غیبتِ کوبریک را میکنند.
بعد از شام، ولیعصر را تا تجریش بالا میرویم و چرخی در شهر میزنیم. مثل هر فرنگیِ تازه به تهران آمدهای، مهمانان ما هم حیرتزدهاند از ترافیک و سبکِ رانندگی در تهران.
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز