«نام‌ها و سايه‌ها» مجموعه‌ای از خاطرات و يادداشت‌های پراکنده‌ی پيرمردی‌ست که پس از مرگش وصيت می‌کند آنها را به همسر سابق خواهرزاده‌ش بدهند تا هر بلايی که دلش می‌خواهد سر آنها بياورد. پروين‌دخت ترشيزی ـ همان همسر سابق خواهرزاده‌ی دکتر سيروس ايوانی ـ می‌نشيند و هرچيز به‌درد بخوری که ميان يادداشت‌های پيرمرد باقی‌‌مانده و يا در خاطرات خودش جا مانده، روی کاغذ می‌آورد و مرتب می‌کند.


نام‌ها و سايه‌ها
نام‌ها و سايه‌ها
محمدرحيم اخوت
انتشارات آگه
261 صفحه
1950 تومان
همه‌ی اين اتفاق‌ها حول و حوش سال‌های 74 و 75 می‌افتد و تا اينکه خانم ترشيزی تصميم بگيرد آن نوشته‌ها را به‌دست ناشر بدهد حدود 5 سالی می‌گذرد و وقتی کتاب درمی‌آيد سال 82 هم از راه رسيده است. در همان ابتدای کتاب پری خانم پيش‌گفتاری می‌نويسد و ماجرای نوشته شدن کتاب را توضيح می‌دهد و می‌گويد که خان‌دايی خودش را کشته و تا آخر کتاب نبايد انتظار اتفاق عجيب و غريب و غيرمنتظره‌ای را داشته باشيد. يک جايی آن وسط‌ها هم اشاره می‌کند که چون نمی‌داند بالاخره اين کتاب نوشته‌ی اوست يا خان‌دايی يک اسم مستعار مردانه ـ «محمدرحيم اخوت» ـ پيدا کرده و به‌عنوان نويسنده روی جلد کتاب نوشته است.

کتاب از چند بخش مجزا تشکيل شده؛ يکی نوشته‌های خان‌دايی‌ست که بيشترشان داستان مردی‌ست به‌نام صلاح‌الدين ايوان‌بلند و قصه‌ی مهاجرت‌ش و يادآوری سرگذشت پدر و پدربزرگ و پدر پدربزرگش. نثر اين بخش‌ها همان‌طور که خانم ترشيزی در پيش‌گفتار اشاره کرده يک‌جور زبان متکلف است سرشار از "پيرايه‌های پوک" و آن‌طور که خان‌دايی علاقه داشته "پوسته‌ی کت و کلفتی" دارد و "مغزی" در آن نيست. بخش ديگر کتاب يادداشت‌ها و خاطرات خانم نويسنده از خان‌دايی‌ست که در آن زندگی شخصی نويسنده هم به چشم می‌خورد. چند فصل متفاوت هم اين وسط‌ها هست، مثل آن فصلی که آقای الف، ديدارش با خان دايی را شرح می‌دهد يا آن نوشته‌ی قديمی خان‌دايی که ماجرای فرارش از کشور را شرح می‌دهد.

چيزی که بيش‌تر از همه در «نام‌ها و سايه‌ها» به چشم می‌آيد روايت فاصله‌گذارانه‌ای‌ست که اخوت برای کتاب‌اش در نظر گرفته و از همان پيش‌گفتار آغاز می‌شود؛ چه آنجا که نويسنده‌ی اصلی کتاب را خانم ترشيزی معرفی می‌کند و خودش را در حد يک اسم مستعار پايين می‌آورد و چه آن پاورقی‌هايی که در لابه‌لای کتاب از قول همان خانم نويسنده ذکر می‌کند. از همه مهم‌تر اينکه در همان ابتدای کتاب می‌گويد که سرنوشت خان‌دايی چيست و کل کتاب مطابق علاقه‌ی او پوسته‌ی‌ بسط يافته‌ای‌ست که مغزی در آن نيست.

کانون وبلاگ نویسان پارس – شیراز افتتاح شد.
www.webaneh.com

مرسي به خاطر معرفي كتاب

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز