چند روز پيش که اين يادداشت را برای صفحه‌ی امروز شهر تماشا می‌نوشتم هنوز اين خبر مضحک منتشر نشده بود و کانون کارگردانان سينمای ايران نگفته بود که برای حل مشکل نمايش جهانی فيلم‌های ايرانی، تصميم گرفته صورت مساله را پاک کند. وگرنه حتما در يادداشتم اشاره می‌کردم که هيچ جشنواره‌ای به هيچ کشوری و هيچ کارگردانی ضمانت نداده تا آخر دنيا، فيلم‌هايشان را نمايش دهد. می‌دانيد، وقتی فيلم‌هايی مثل «خيلی دور، خيلی نزديک» و «گيلانه» از حضور در کن و برلين و اسکار جا می‌مانند و همزمان «يک شب» و «زمستان است» وارد بازی‌های جهانی می‌شوند، معلوم است که مشکل نه دشمنی و عداوت برگزارکنندگان جشنواره‌هاست و نه خيلی می‌توان اين مساله را به کيفيت فيلم‌ها مرتبط دانست. ترجيح می‌دهم حرف‌هايی را که اينجا نوشته‌م دوباره تکرار نکنم و توصيه می‌کنم خودتان بخوانيدش. فقط می‌ترسم از اينکه ديگر چنين حرکات راديکالی ـ بخوانيد خودزنی ـ دارد عرفی می‌شود و حتی اعتراضی هم برنمی‌انگيزد.
[کشف آتش | ايرانشهر]


شماره‌ی جديد «نگاه نو» يکی از شورانگيزترين مجله‌هايی‌ست که در اين چند وقت خريده‌ام، آن هم در اين فضای رخوت‌بار و کسل‌کننده‌ای که بر مطبوعات حاکم است و مدت‌هاست چيز جذاب و تازه‌ای در آن ديده نمی‌شود. بخش عمده و اصلی اين شماره اختصاص دارد به نوشته‌هايی درباره‌ی نجف دريابندری و آثارش. توصيه می‌کنم اگر مانند من شيفته‌ی قلم و زبان دريابندری هستيد، نگاه‌ نو را از دست ندهيد.


"اگر بخت يارت باشد در بعضى از مراحل زندگى، به بن‌بست كامل خواهى رسيد. به روايت ديگر هرگاه بخت يارت باشد زمانى به يك چهارراه مى‌رسى و مى‌بينى كه سمت چپ به جهنم مى‌رسد، سمت راست به جهنم، مستقيم به جهنم و به هر طرف كه بچرخى راه تو به طور كامل و مطلق به دوزخ ختم خواهد شد. مى بينى كه همه راه ها به دوزخ ختم مى شوند و راهى براى خروج وجود ندارد. هيچ كارى نمى‌توانى بكنى، ديگر هيچ چيز تو را آرام نمى‌كند و آن وقت است كه اگر آماده باشى، آغاز مى‌كنى به كارى كه همواره در آرزويش بوده‌اى اما هرگز نمى‌دانستى و آن كشف درون است. و اگر بخت يارت نباشد؟
اگر بخت يارت نباشد، تنها هنگام مرگ به اين مرحله مى‌رسى و اين چشم‌انداز زيبايى نخواهد بود، چون چيزى را آرزو خواهى كرد كه ديگر نمى‌توانى داشته باشى..."
[از يادداشت بهروز افخمی در معرفی «زوايای تاريک حکمت» | شرق]

تحریم جشنواره کن بیشتر شبیه به جک می مونه. اما وقتی اسامی افرادی چون میرکریمی و رییسیان رو در پشت این تصمیم می بینیم ماجرا غم انگیز می شه.
برای من جالبه که وقتی طعم گیلاس یا فارنهایت ۱۱/۹ برنده میشن این جشنواره سیاسی عمل نمی کنه ولی وقتی هیچ فیلمی از ایران به کن راه پیدا نمی کنه ناگهان بزرگترین جشنواره سینمایی تبدیل به یک جشنواره بی ارزش با عملکرد سیاسی می شه که باید تحریمش کرد تا آقایان ادب شن. خوشم میاد که همیشه آسان ترین راه رو برای حل یک مشکل انتخاب می کنیم. حذف صورت مساله!

حالا اونا از غصه می میرن رو بگوووو

چرا ديگه اون ستون روزانه ات تو همشهري نيست.

salam doste man...agha merc ba in webloget..jalebe...ye sari be man bezan...ye kari bahat daram...felan..montazeretam

لينك وبلاگ شما به آي تي بلاگ اضافه شد خوشحال ميشوم اگر لينك وبلاگم رادروبلاگ خوددرج كنيد

سلام
چرا كميك استريپ فيلمها را كم مي كشي
اگه قصد كردي در مورد غرور و تعصب فكر كن

برای زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستش بدارند
قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید
قلبی برای من، قلبی برای انسانی که میخواهم
تا انسان را در کنار خود احساس کنم

احمد شاملو

سلااااااااااااااااام :)

نمی دانم چرا ادم یاد گربه و گوشت و اینجور چیزها می افتد

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز