فرض کنید یک ایمیلی برایتان ارسال میشود با عنوان «سفر رابرت دونیرو به ایران». با توجه به سابقهی ژورنالیستی و زندگی پُربارتان در این سرزمین، واکنش اولیهتان اندکی حیرت است و بعد نگاه عاقل اندر سفیهای که «برو خودتو فیلم کن». اما در کسری از ثانیه نگاهتان به نام فرستندهی ایمیل میافتد که آدم متشخص و باآبروییست و این شوخیها نه به سن و سالش میخورد و نه به وجناتش. از قضا همین دو ماه پیش هم با او در پروژهی حضور اعضای آکادمی در ایران همکاری کردهاید. پس خبر نمیتواند دروغ باشد.
ماجرا از این قرار است که رابرت دونیرو قصد داشته برای نوروز امسال با جِت شخصیاش به ایران بیاید تا اولِ سالی دورِ هم باشیم، اما موفق به گرفتن ویزای ورود به ایران نشده و حالا با واسطه از خانه سینما درخواست کرده به نحوی شرایط انجام این سفر را برای تابستان فراهم کند. ولی همانطور که از نوع مقدمات این سفر مشخص است، بیشتر سر و شکلی تفریحی و شخصی دارد تا هنری و صنفی. بههمین دلیل خانه سینما هم با ذکر این نکته که از نظر ماهوی تفاوتهای آشکاری با یک آژانس مسافرتی دارد، از دونیرو خواسته است اگر این سفر فایدهای به سینما و سینماگران ایرانی میرساند، برای رخ دادن این اتفاق به او کمک کند.
فعلاً ماجرا تا اینجا پیش رفته است ولی خلاصه اگر در آیندهی نزدیک یکی از اسطورههای سینماییتان را در خیابان دیدید، تعجب نکنید.
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز