بزرگترين بدشانسی امروز اين بود که سانس دوم بجای فيلم ارزشی «پرده عشق» (جمال شورجه)، دومين فيلم اصغر فرهادی، «شهر زيبا» داده شد. من هم که قصد نداشتم وقتم رو با يه کمدی ناخواسته از شورجه تلف کنم نرفتم سينما و خيلی ساده شهر زيبا از دست رفت... واقعا حيف شد.
سانس اول هم بجای «اشک سرما»، «او» نمايش داده شد که اون رو هم نرفتم ببينم و مطمئنا چيزی از دست ندادم.
«شاه خاموش» که درواقع تدوينی سينمايی از سريال تاريخی «روزهای بهيادماندنی» است، هيچ حرفی برای گفتن نداشت. نه بازیهای فروتن و نصيريان و کرامتی قابل قبول بود و نه داستان و کارگردانی. اين فيلم هم در ژانر تازه تاسيس کمدی ناخواسته جايگاه خوبی داره!
بعد از شاه خاموش، فقط بهخاطر اينکه «اسامه» جزو نامزدهای نهايی اسکاره رفتم ببينم و مطابق انتظارم فيلمی در سبک مخملباف و سينمای جشنواره پسند بود که چندان خوشم نيومد. اصلا اساس اين فيلم روی اين بود که با نشون دادن راديکاليسم افراطی طالبان (که برای تماشاگر غربی به شدت جذابه) توی جشنوارهها جايزه بگيره. توی سالن مطبوعات هم خيلیها از فيلم خوششون اومد که بيشتر فکر کنم اون فصل مضحک آموزش غسل جنابت در اين رضايت نقش داشت!
سانس آخر هم فيلم سرخوشانه «من و نگين دات کام» رو ديدم که فوقالعاده اثر مفرحی بود! فيلم بیادعا و دلنشينی بود، پر از شخصيت و ريز داستان که فکر کنم اگه در زمان مناسبی و با تبليغات خوبی اکران بشه بتونه يکی از پرفروشهای سال بعد بشه. اواخر فيلم هم کارگردان چون قصد داشت تمام اون ريز داستانهای فيلم رو به سرانجام برسونه، روند فيلم کند شد اما برای يک روز پر از بدبياری، پايان خوبی بود.
من و نگين دات كام خارج از مسابقه است ، نه؟ من نفهميدم فيلم ها رو بر چه اساسي انتخاب مب كنند!
خوب حال میکنی واسه خودتا :)
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز