سانس اول؛ سربازهای جمعه. فکر می‌کنم تنها فيلمی بود که سالن قبل از شروع تيتراژ پر شده بود و همه منتظر بودن تا نتيجه کار کيارستمی رو ببينن. انصافا تيتراژ خوبی بود، مخصوصا بعد از پايان فيلم می‌شه گفت که از فيلم بهتر بود!
من به يه اصل اساسی اعتقاد دارم، اون هم اينکه فيلم اول بايد سرگرم کننده باشه و تماشاگر رو تا آخر روی صندلی‌های سينما نگه‌داره، بعد از اون شروع کنه به دادن پيام‌های اخلاقی! بزرگترين نقطه ضعف «سربازهای جمعه» به نظرم همينه که در جذب مخاطب و راضی نگهداشتنش موفق نيس. اينو نتايج نظرسنجی‌های جشنواره هم نشون می‌ده. مثلا نگاه کنيد به اون فصل مهم گفتگوی آصف با خواهرش که بسيار در روند داستان تاثيرگذاره و بايد با فلاش‌بک‌های متعدد گذشته نقره و علت اعتيادش رو نشون بده، چقدر کند و خسته‌کننده از کار دراومده.نطق‌های طولانی شخصيت‌ها و مانيفست صادر کردن‌هايشان هم همچنان در آثار کيميايی حضور چشمگيری داره، حتی اگه از زبون يکی از همين کاراکترها، اين نطق‌ها به هجو کشيده بشه و نسبت بهشون اعتراض بشه.
«سربازهای جمعه» رو بخاطر اينها دوست ندارم. اگه «اعتراض» از چند ديالوگ ناب استادی بهره می‌برد، سربازهای جمعه اون ديالوگ‌های کيميايی‌وار رو هم خوب پرورش نمی‌ده...

از سه اپيزود «روايت سه‌گانه» فقط کار بنی‌اعتماد ارزش ديدن داره و تهيه‌کننده هم با علم به اين موضوع «ننه گيلانه» آخر همه نمايش می‌ده تا تشويق‌های پايان اپيزود سوم، به حساب کل مجموعه نوشته بشه. بازی معتمدآريا مسحور کننده است، نقش يک پيرزن خسته و رنج‌کشيده شمالی به بهترين شکل ممکن تصوير شده. رادان هم خيلی خوب نقش يک جانباز شيميايی و معلول رو بازی می‌کنه. شاهکار اين نقش‌آفرينی‌ها زمانيست که ننه گيلانه از نردبان می‌افتد و پسر معلول او از پشت شيشه نظاره‌گر اوست، ولی کاری از دستش برنمی‌آيد و تنها می‌تواند ضجه بزند.
يکی از تلخ‌ترين و تاثيرگذارترين فيلم‌هايی که در عمرم ديدم، «ننه گيلانه» است. از دستش نديد.

كاش مي گفتي ننه گيلانه رو جز جشنواره كجا مي شه گيرش آورد .

سربازهاي جمعه ؟
كيارستمي ؟
يعني چي اونوقت ؟

به نظرت ننه تو سينما مي ره رو پرده؟؟؟راستي مانيفيست يعني چي؟

از بخت بد من يه نسخه VCD مزخرف از كيل بيل رو هم هنوز نتونستم ببينم :( ولي حالا اگه اسم آهنگ با خواننده رو ميدوني به خارجيكي بنويس برام ببينيم چه ميشه كرد :).... قربان يو!

رفيق شهر زيبا رو از دست نده. من رو گرفت.

سربازان جمعه !!!!این فیلم چی می خواست بگه؟؟جز همون سکانس مریلا زارعی یه فاجعه بود:( همش ادا!!!حیف از این سرمایه و انرژی:(حیف از وقت ما:(

کيميايی در رمان( جسدهای شيشه ای )ادبيات سينمايی خلق نموده و در فيلم (سربازهای جمعه) سينمای ادبيات گونه را بدعت نهاده است.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز