«مهمان مامان» بعد از يکی دو تا کار ضعيف از مهرجويی يه جور قدرت‌نماييه دوباره اس، مخصوصا تو اين جشنواره که اکثر پيش‌بينی‌های قبل جشنواره غلط از کار دراومد. ريتم فيلم که ناشی از يه فيلمنامه درست و حسابيه، اينقدر کشش داره که يکساعت و پنجاه دقيقه نشستن در مقابل فيلم مهرجويی، به يکی از مفرح‌ترين و خوشايندترين لحظات جشنواره بدل بشه. قدرت فيلمنامه توی پرداخت شخصيت‌ها و هويت‌سازی برای اونا بيشتر معلوم می‌شه، توی يه خونه قديمی جنوب‌شهری که چند تا خانواده با هم زندگی می‌کنن، بستر بسيار مناسبيه برای وارد کردن شخصيت‌ها داريوش مهرجويی - عکس از کتاب «ياد و نگاه» مهرداد اسکويیو کاراکترهای متعدد، اما همين شخصيت‌های متعدد اگه با فيلمنامه و کارگردانی خوبی همراه نباشه می‌تونه بزرگترين نقطه ضعف فيلم باشه. اما مهرجويی به سادگی همين عامل رو بزرگترين نقطه قوت فيلمش می‌کنه. نگاه کنين به اون کارگر ساختمانی که هيچ نقشی جز رد شدن و گفتن دو خط ديالوگ با لهجه شمالی نداره، اما چقدر خوب و دلنشين در فيلم جا افتاده.
انتخاب بازيگرها و بازی‌هاشون حرف نداره، تجربه چندين ساله همکاری شريفی‌نيا و مهرجويی باعث شده که مهمان مامان يکی از بهترين کستينگ‌های سال‌های اخير رو داشته باشه.
اگه فيلم يه اکران درست و حسابی داشته باشه، مطمئن باشين که در کنار مارمولک پرفروشترين فيلم سال بعده. حتی به نظرم بيشتر از مارمولک می‌خندونه اما سوژه جذاب مارمولک و رفتنش به سراغ يک تابو در جامعه ايرانی باعث می‌شه که بيشتر از مهمان مامان سر و صدا کنه، مخصوصا که شنيده‌ها از اکران مارمولک در عيد 83 خبر می‌دن.
فکر می‌کنم در دهمين روز جشنواره و قبل از اعلام نتايج ( که تا يکی دو ساعت ديگه معلوم می‌شه) بايد به احترام مهرجويی و بازگشت شکوهمندانه‌اش به دوران اجاره‌نشين‌ها برخيزيم. راستی فيلم چقدر شبيه اجاره‌نشين‌هاست... البته با يه تفاوت کوچولو، اونجا آپارتمانی در خارج شهر بود و اين خانه‌ای در دل شهر.

درباره تيتر : دو اقتباس ادبی ديگر جشنواره ( گاوخونی و عاشق مترسک ) اينقدر بد بودن که از يه اقتباس ادبی درست و حسابی در سينمای ايران نااميد شدم. اما فيلم مهرجويی که براساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده اينقدر عاليه که به آثار ادبی بر روی پرده‌های کهنه سينماهای ايران اميدوار شدم.

پی‌نوشت : يادمه چند روز پيش نيما گفت که مهرجويی قشر مرفه و روشنفکر رو خوب می‌شناسه، اما درباره طبقه فقير و فرودست جامعه تا حالا کاری نکرده، بايد ببينيم چه می‌کنه. مهمان مامان نشون داد که مهرجويی با يه فيلمنامه و داستان حسابی می‌تونه چه شاهکارهايی خلق کنه...

سلام :) يه ضرب المثل چيني هست كه ميگه كيل بيل گوش ميدم پس هستم!!! رفت تو ليست واجبا تهيه اش فردا كه صبحش و بيخيال ولي تا اثر يحتمل ميگيرمش فقط يه چيزي اين نانسي سيناترا با فرانك سيناترا نسبت داره!؟

خب خدا رو شکر اقلا یکی دو تا کار خوب هم بوده! خوشحالم که مهرجویی دوباره کار خوب ساخته :)

به سلامتي ...من بازم مي گم عاشق مترسك خوب بود ...تو هي بگو نه.....كستينگ يعني چي؟؟؟؟

چه عكسي!
گرچه فكر مي كنم اخبار جشنواره رو به دليل علاقه شخصي مي نوشتي اما ممنون.من كه مشتري بودم!

امشب مي­گفت: «ما گوسفندها اولين قربانيان سوادآموزي انسان­ها هستيم. مگر قصه­ي چوپان دروغگو را نشنيده­ايد؟! آن خيانتکار بزرگ که مي­خواست امتحان کند، صداي نکره­اش تا کجاي ده مي­رسد و با اين کار بيشتر ا زنصف اجداد ما را به چنگال گرگ­ها سپرد.»

بقيه­ي گوسفندها مثل هر شب مي­نشينند ودرحالي­که نشخوار مي­کنند سرشان را به نشانه­ي تأييد تکان مي­دهند و بعضي­هاشان هم گاهي بـَ...ـع بلندي مي­گويند.

سلام. بلاكتون خيلي برام جالب بود. بازم ميام.

واقعا برای شما سينمايی نويس های جوان متاسفم که از ديدن يک فيلم متوسط که از سريال ۶ قسمتی تلويزيوني سرهم بندی شده انقدر ذوق زده شده ايد و تاسف بيشتر برای داوران برای انتخاب ان بعنوان بهترين فيلم.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز