«چند تار مو» که متاسفانه توی جشنواره به‌خاطر تنبلی از دست داده بودمش، يکی دو هفته پيش به‌عنوان آغازگر گروه «آسمان باز» (فيلم‌های با مخاطب خاص) اکران شد و تونستم توی سينما فلسطين ببينمش. فيلم کاملا در راستای فيلم قبلی ايرج کريمی و درواقع دنباله‌ی منطقی مسيريه که کريمی در فيلم اولش - از کنار هم می‌گذريم - انتخاب کرده، اما به نظرم داستان و شخصيت‌های از کنار هم... پرداخت بهتری دارند و نسبت به چند تار مو در جذب مخاطب موفق‌ترند، هرچند که هر دو از يک شيوه‌ی مدرن داستانگويی که داستان رو به‌صورت کلاسيک تعريف نمی‌کنه، استفاده می‌کنن اما کششی که در داستان فيلم اول کريمی هست در فيلم دوم به‌وجود نيومده. البته شايد مقداری از اين جذابيت از کنار هم... به ساختار جاده‌ای اون و حرکت دايره‌واری که در داستانش داره برمی‌گرده و در مقابل، داستان شهری و ساکن چند تار مو و همين‌طور وابسته بودنش به ديالوگ و صدای زنی که از پشت تلفن - از ابتدا تا انتهای فيلم - حرف می‌زند و هيچ‌گاه هم به تماشاگر نشان داده نمی‌شود، باعث شده تا فيلم ريتم کندتر و کسل‌کننده‌تری به خودش بگيره.
اما با اين حال از فيلم بدم نيومد، فقط ايکاش که کريمی به‌جای استفاده از دوربين ديجيتال از نگاتيو استفاده کرده بود تا در تبديل، اين‌قدر شفافيت فيلم از بين نمی‌رفت.

اين‌طور هم که شنيده می‌شه سومين فيلم کريمی - باغ‌های کندلوس - هم به جشنواره می‌رسه، فيلمی که به‌نظر می‌رسه متفاوت‌تر از دو فيلم قبلی‌ش باشه.
[گفتگوی شرق با ايرج کريمی درباره‌ی چند تار مو]

در ضمن با تموم شدن اکران چند تار مو در گروه آسمان باز، دو سه روزی می‌شه که «قدمگاه» روی پرده رفته. به‌نظرم فيلم علی‌رغم ريتم کندش، قابليت جذب مخاطب رو داره و می‌ارزه که حتما يه بار ببينيدش. بزرگترين خصوصيت فيلم هم به‌غير از بازی‌های خوب بازيگران معروفش، اينه که محتوای مذهبی‌ش اصلا شعاری نشده.
[يادداشت کوتاه روزهای جشنواره درباره‌ی قدمگاه]

tabrik migam.
be nazaram avalin kasi hasti ke baraie tosif e yek padide az sefat e tafzili e MOTEFAVET TAR estefade kardi.

تولدت مبارک حمید عزیز

ایرج کریمی فیلم به فیلم دارد موفق تر عمل می کند

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز