Big Fish تمام آن چيزهايی را که از يک تيم برتن سرخوش و سرحال انتظار داريد، دارد؛ يک داستان به‌شدت فانتزی و رويايی در کنار شخصيت‌ها و داستان‌های فرعی بی‌شماری که از هرکدام‌شان می‌شود يک فيلم بلند ساخت، يک عشق عجيب و غريب و کلی اتفاق و حادثه‌ی غيرقابل پيش‌بينی. به‌همين خاطر به‌جرات می‌توان گفت دورانی که برتن مشغول نوشتن و ساختن اين فيلم بوده، بهترين دوران زندگی‌اش را سپری می‌کرده.

فيلم داستان مردی‌ به‌نام ادوارد بلوم‌ست که شب‌ها برای خواباندن پسرش داستان‌های عجيب و غريبی تعريف می‌کند که قهرمان‌ همه‌ی آنها خودش است؛ ماجرای پيدا کردن حلقه‌ی ازدواجش در دهان يک ماهی بزرگ تا رفتن به شهری که مردمان‌اش کفش نمی‌پوشند و شاعری که آنجا زندگی می‌کند در طول دوازده سال فقط سه خط شعر گفته و يا ماجرای دو خواهر خواننده‌ای که از کمر به‌هم چسبيده‌اند و بلوم آنها را با خود از کره شمالی به امريکا می‌برد و به شهرت می‌رساند...
اما پسرش ـ ويليام ـ سرانجام در شب عروسی‌اش، وقتی که دوباره ادوارد گرم تعريف کردن داستان‌هايش برای ميهمانان شده، از کوره در می‌رود و با پدرش قهر می‌کند. سه سال از آن شب می‌گذرد و مادر ويل به او خبر می‌دهد که پدرش در بستر مرگ افتاده...

بايد عاشق رويا و روياپردازی باشيد و با ذهن عجيب و غريب تيم برتن هم آشنا باشيد تا وقتی می‌گويم Big Fish يکی از بهترين فيلم‌هايی‌ست که در اين چند ساله ديده‌ام، حرف‌ام را باور کنيد. با اين همه و با اينکه گفتم فيلم تمام مولفه‌های دوست‌داشتنی يک فيلم برتنی موفق را دارد، اما يک چيز کم دارد که اگر آن هم بود به جرات می‌گفتم امکان ندارد خود برتن هم ديگر فيلمی به اين خوبی بسازد. آن هم يک عدد «جانی دپ» است، هرچند که اوان مک‌گرگور همان ادوارد بلومی‌ست که بايد باشد، اما حق بدهيد که نمی‌شود فيلمی از تيم برتن نگاه کرد و هلنا بونهم‌کارتر را هم در آن ديد و سراغی از جانی دپ نگرفت.

تيم برتن اين روزها دو پروژه در دست توليد دارد، يکی انيميشنی‌ست با نام Corpse Bride که تريلرش را اينجا می‌توانيد ببينيد و ديگری فيلمی‌ست با نام «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» [تريلر] براساس کتاب معروفی به‌همين نام. در هر دوی‌شان هم جانی دپ و هلنا بونهم کارتر هستند...

مهمترين ويژگي اين فيلم - يا دست كم يكي از مهمترين ويژگيهايش - شايد تبحر برتن در قصه گويي و به سرانجام رساندن اين همه داستان متفاوت و متنوع است . اين آس جديدي بود كه آقاي برتن برايمان در اين فيلم رو كرد...!

جاي « است» به گمانم اگر« باشد » بگذاريم جمله ،شبيه جمله آدميزاد مي شود!

فیلم خوبی بود، اما به نظر من با توجه به اينکه تيم برتن خالق آثاری مثل ادوارد دستقيچی و کابوس قبل از کریسمس هست، فيلم ماهی بزرگ براش افتخار جديدی نبود.

راستی عزیز جان، چطوری؟ سراغی از ما بگیر، پارسال دوست، امسال آشنا!

آخ جون جانی دپ..... البته به چشم خواهری D:

بله! ماهي بزرگ! ... اما تیتری که برای مطلبت توی وبلاگ انگلیسی‌ات زدی خیلی باحاله! ایول!

آپ دیت نمی نمایانید؟؟؟

سلام آقا حمید رضا من همه کمیک های شما رو دنبال میکنم و مطلب های وبلاگتون رو همهرو میخونم کمیک هاتونو خیلی دوست دارم دلم میخواست کمیک فیلم دویل با فیلم خوابگاه دختران را بکشی ممنون میشم خیلی مخلسیم یا حق

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز