بازی یلدا را برخلاف نمونه‌های متعدد مشابه‌ش، دوست دارم و با اینکه چند روزی از شأن نزولش گذشته است، می‌خواهم که مثل دو سال پیش واردش شوم.

۱. مهم‌ترین خبر این روزها، لثه‌ی جراحی‌شده‌م است که برخلاف تصورم نه خودِ جراحی‌ش درد داشت و نه بعد از رفتن اثر داروهای بی‌حسی، اذیتم کرد. فقط مشکلم آن تکه نخِ اضافی بخیه‌ش است که هر چند دقیقه با زبانم برخورد فیزیکی پیدا می‌کند.

۲. قرار است بعد از ۱۳ ترم ممارست و تلاش بی‌وقفه، بالاخره این ترم، ۱۴۴ واحدِ خسته‌کننده‌ی مهندسی عمران تمام شود. با اینکه اذیت شدم و بیشترِ کلاس‌هایش برای‌م کسل‌کننده بود، اما پشیمان نیستم که مهندسی خواندم. و اگر باز هم به زمان کنکورم برگردم، با تقریبِ بالایی دوباره همین مسیر را می‌آیم، با این تفاوت که زودتر تمامش می‌کردم.

۳. بارادِ شش ماه و نیمه، بهترینِ اتفاقی‌ست که بعد از آن فاجعه‌ی تلخ، در خانواده‌ی کوچک‌مان افتاده است. جدای از اینکه «ببخشید، به‌قولی» من را به لقبِ دایی مفتخر کرده، پدر و مادرم را هم به زندگی برگردانده است.
هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم این‌قدر عاشقِ یک بچه بشوم... ولی خب حالا، اگر یک روز نبینم‌ش، زندگی‌م یک چیزی کم دارد.

۴. زندگی با لپ‌تاپ اصولاً شیرین است، ولی با مک‌بوک یک رنگ دیگری دارد. چند ماهی‌ست که روزهایم با دعا به جان و سلامتیِ استیو جابز شروع می‌شود و با ستایش خوش‌سلیقگی طراحان ‌Apple به پایان می‌رسد. ببینم، هنوز ویندوز زنده است؟

۵. بزرگترین حسرتِ این روزهایم این‌ست که سفر نمی‌روم. به‌شدت وسوسه‌ی سیر و سیاحت دارم که در این چند سال همیشه به‌خاطر درس و کار و کمبود پای مناسب، سرکوب شده است. حیف است و می‌دانم اگر دیر بجنبم حسرتش دیوانه‌م می‌کند.

بنا به قانون بازی باید همان آدم‌های دو سال پیش را دوباره به بازی دعوت کنم؛ لوا، علی زراندوز، شرتو (که دیگر نمی‌نویسد)، پیام تافته و نون‌جیم.

«ببخشید، به‌قولی» دايي باحالي هستي شما.

حمیدرضا:
چاکرخواتیم!

امان از دست این خواهرزاده . من هم از وقتی خاله شدم همین حس و دارم . خوش باش دایی جان

سالهاست که منتظر همچین روزی هستم واسه تبریک گفتن فارغ التحصیلیتون!
خواهرزاده ی نازنین رو ببوس
موفق باشی..

ویندوز زنده است مکینتاش پاینده است.

حمیدرضا:
جاوید مک!

سلام
از خوندن خبر تولد باراد عزيز و شادي اي كه به خونه تون آورده خيلي خيلي خوشحال شدم.
هميشه به ياد خوانواده تون و نگران پدر و مادرتون بوده و هستم. اميدوارم روزهاي شاد و شادتري داشته باشيد.

حمیدرضا:
خیلی ممنون از لطف‌تان. شرمنده‌م کردید و آرزوی روزهای خوبی برای‌تان دارم.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز