دو مطلب پایین‌تر، چیزهایی را نوشته‌م درباره‌ی فیلم آخرِ وودی آلن و اینکه چه خوب تماشاگرش را می‌نشاند پای داستان و به‌عنوان راوی، طرفِ هیچ‌یک از شخصیت‌هایش را نمی‌گیرد. حالا که «درباره‌ی الی...» را دیده‌ام می‌توانم همه‌ی این حرف‌ها را با پیاز داغِ بیشتر، درباره‌ی این فیلم هم بگویم که نمونه‌ی نادری‌ست در سینمای ایران از خلق روابطِ انسانی و روایتِ داستان. بعید می‌دانم در سینما کسی باشد که با شروع سرخوشانه‌ی فیلم، کیفور نشود و با رو شدنِ اصلِ ماجرا، گره‌های پیشانی‌ش بیشتر نشود.
قصد ندارم ماجرا را شرح بدهم و توصیه هم می‌کنم تا جایی که می‌توانید بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای به دیدنِ فیلم بروید. اصلاً همه‌ی زورِ فرهادی در این فیلم، به نظرم بیش از هر چیز صرفِ این شده که هیچ قضاوت و تصمیمی را به تماشاگرش تحمیل نکند. این را می‌شود در همه‌ی جزئیاتِ ماجرا، از دکور و صدا و دکوپاژ و فیلم‌برداری تا حتی تیتراژِ فیلم دید. (نام بازیگری را که قرار است در یک‌سوم انتهایی به داستان اضافه شود، در ابتدا نمی‌نویسد تا هیچ تصوری از او نداشته باشید.) به‌خاطر همین به‌نظرم تا می‌توانید چیزی از این فیلم نخوانید. بگذارید ـ و دعا کنید ـ که زودتر اکران شود، تا ببینید که این فیلم به‌حق هیچ ربطی به سینمای نَمور ایران ندارد و انگار که از یک دنیای دیگر، وارد این سرزمین شده است.

از سینما که آمدم بیرون برای یک دوست نوشتم که اِلی بهترین فیلمِ همه‌ی این سال‌هاست. حتی بهتر از «چهارشنبه‌سوری».

پی‌نوشت: بسیار خوش‌بینم که از برلین خبرهای خوبی برسد.

با اون بلیط هاتون :)

Film ro too berlin didi?!

حمیدرضا:
نه. در همین خاکِ پاکِ تهران. در جشنواره‌ی فجر.

ببين كاملا كاملا باهات موافقم ! من يه اشتباهي كردم رفتم حرفهاي خسرو نقيبي روخوندم راجع به فيلم حالا ميدونم قراره تو فيلم چه جوري شوكه بشم حرصم در اومده !كاش زودتر اين توصيه طلايي رو مي كردي!

معرکه است! مزه‌ی خوشش هنوز مانده است. خدا کند که زودتر اکران شود...

حمیدرضا:
خدا کند... یک بار دیدنِ فیلم، آن هم در روزهای شلوغ جشنواره اصلا کفاف نمی‌دهد.

و اصلا بی انصافی است که درباره ی فیلمی که حرف اصلی اش قضاوت کردن است این طور کلی حرف بزنیم، درباره ی این فیلم باید با جزییات حرف زد که همین لذت تماشای فیلم رو برای بیننده ای که اون رو ندیده کم می کنه

حمیدرضا:
به‌نظرم وقتی که فیلم اکران شد و همه توانستند تماشایش کنند، می‌شود بهتر از فیلم حرف زد. از اینکه چرا این‌قدر خوب است و ربطی به سینمای ایران ندارد.

خوش به حال شما مطبوعاتی ها

حالا تکلیف من که همه نقدهای فیلم رو خوندم چی میشه؟اصلا مگه میشه وقتی حتی یکبار می خونیم که فیلمی بهترین فیلم ساله درباره اش کنجکاو نشیم؟اونهم ما شهرستانی ها که نتونستیم فیلم رو در
جشنواره ببینیم و وضعیت اکرانش هم مشخص نیست.من که طاقت نیاوردم و با کنجکاوی هر مطلبی که در موردش بود بلعیدم. فکر می کنم یک فیلم خوب باید یتونه حتی با وجود دونستن داستانش هم غافلگیرت کنه.

مردم به فرهادي سيمرغ دادند

من فداتون بشم داداشي که اين‌قدر خوش‌سليقه‌اين و لذت‌تون رو با ما تقسيم مي‌کنيد :) رسما با فيلمه هنوزم حال‌م خوبه‌ها

حمیدرضا:
خیلی خوب بود. دارم لحظه‌شماری می‌کنم برای دوباره دیدنش.

و خبر های خوب هم رسید. تبریک

من فیلم رو ندیدم ، :( اما آقای فرهادی و همسرشون خانوم بخت آور جدا انسانهای نهربان و نازنینی هستند خوشحالم براشون

salam duste aziz,man alireza mahdavi hastam,sardabire nashrieye online rahi digar...mikhastam dar surate tamayolet baham hamkari dashte bashim,khoshhal misham be a'zaye tahririamun ezafe shi
shad basi

حمیدرضا:
ممنون از لطف‌تان.
همان‌طور که چند وقت پیش نوشتم، علاقه و انگیزه‌ای برای کار مطبوعاتی در حال حاضر ندارم.
موفق باشید.

سلام. اينقدر اين روزها درباره اين فيلم خواندم كه ديگه واقعا صبرم را از دست دادم و لحضه شماري مي كنم براي اكران آن. فقط اميدوارم درباره آن افراط نشده باشد و انتظارها را برآورده كند.

نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین

سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمی‌شود.

چند نکته درباره‌ی روزمرگی
حمید امجد

بهمن جلالی درگذشت
مرگ‌های ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین

زندگی را در تابه سُرخ کنید
درباره‌ی «جولی و جولیا» | محسن آزرم

آشپزخانه‌ی راز
پویان و سیما به آشپزخانه می‌روند

در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز