توضيح: از وقتی که آن بلا سر «ايران جمعه»ی نازنين آمد و اتفاقهايی افتاد که خودتان بهتر میدانيد، خسرو، بهعنوان يکی از اعضای اصلی «چ.س.م.خ.»، خيلی سعی کرد شهرتش را از دست ندهد و فراموش نشود. يکی از آن کارهايی که برای حفظ شهرت انجام میداد، آپديت کردن مرتب وبلاگش بود. اما اگر دقت کرده باشيد وبلاگ استاد مدتیست که گرد و خاک گرفته و بهروز نمیشود. بههمين خاطر و برای اينکه پشت سرش حرف در نياوريد و گمان مبريد که از نفس افتاده است، اين متن کوتاه را برای من فرستاده تا بدانيد در پس اين آرامش ظاهری، توفانی سخت در راهست...
حکايت پسرکی که دوست داشت زنده باشد
نمیتوانم در وبلاگم چيزی بنويسم. به لطف يک رفيق تغييراتی در راه است که زمانش را نمیدانم و قرار هم هست در اين مدت چيزی وارد برنامه مديريت وبلاگ نکنم. اين چندخط را مينويسم برای آن چند نفر معدودی که در اين دنيا هنوز نگران حال من میشوند. من سلامتم و واقعا دارم سعی میکنم زنده باشم. همين! ممنون از ایميلها و کامنتها...خسرو
آقا خانواده اي را از نگراني نجات داده ايد هاااا !
ولي خدايي رفيق حتي به درد اينجور مواقع هم ميخورد. عجب چيز غريبي ست اين رفاقت...
من فکر میکردم باز در حال گذراندن دوره ناخوش آيندی هستی . خوشحالم که روبراهی ! يعنی اميدوارم باشی
پس خوبی خسرو!
اتفاقا من خیلی دوست داشتم بهت دسترسی داشته باشم!
البته واست اصلا نگران نیستم! میخاستم ازت تشکر کنم که وبلاگت رو به روز نمیکنی. :D
رفیقش آشنا میزنه بدجور!
سلام! همیشه سلامت باشید
نامزدهای اسکار ۲۰۱۰
گاردین
سلینجر درگذشت
دیگر کسی مزاحم آقای نویسنده نمیشود.
چند نکته دربارهی روزمرگی
حمید امجد
بهمن جلالی درگذشت
مرگهای ۸۸ تمامی ندارد؟ | عکس آنلاین
زندگی را در تابه سُرخ کنید
دربارهی «جولی و جولیا» | محسن آزرم
آشپزخانهی راز
پویان و سیما به آشپزخانه میروند
در رثای دیوید لوین که به سایه رفت
نیویورک تایمز